گروسی در برابر اتهام سیاسیکاری
«رافائل کروسی» در کنفرانس مطبوعاتیاش که دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱( پنجم ژوئن) برگزار شد، از شدت این اتهام که اینبار ساخته و پرداخته اسرائیلیهاست، کلافه شد. او خطاب به خبرنگارانی که به نمایندگی از اسرائیل، کارزار اتهام «سیاسی کاری» آژانس را در گزارش فصلی خود به شورای حکام آژانس دنبال میکردند، با تأکید گفت که نهاد زیر مدیریت او تنها براساس «استاندارهای فنی» عمل میکند و در این باره، داوریهایش کاملا بیطرفانه است.
اسرائیلیها سخت نگران هرگونه توافق یا مجالی هستند که موضوع فعالیتهای هستهای ایران را از چارچوب مفهومی دلخواه آنان خارج کندکه جنبه «امنیتی» نزد جامعه جهانی داشته باشد. از این رو هرگونه تعدیل در نگرش جامعه جهانی به توانمندی هستهای ایران، مخالف سیاست راهبردی اسرائیل در این باره خواهد بود. کوشش اسرائیلیها تحریک هرچه بیشتر علیه برنامه هستهای ایران به عنوان «تهدید امنیتی» نه تنها برای تلآویو، بلکه منطقه و جامعه جهانی است. اگرچه اسرائیلیها به مدد برخی جریانهای افراطی و زیادهگوییهای آنان در داخل توانستهاند تا حدود زیادی بر افکار عمومی جامعه بینالمللی تأثیر بگذارند، اما انعطافهای بزنگاهی تهران – به ویژه در آستانه نشستهای فصلی شورای حکام آژانس – از بار حملات تبلیغاتی علیه توانمندی هستهای ایران کاسته است.
گزارش فصلی «رافائل گروسی» به نشست ژوئن، نه آنگونه که تلآویو را نگران توافق فوری آژانس بر سر اختلافهایش با تهران کند و نه به معنای تشدید اختلافها بر سر پرسشها و ابهامهای موجود درباره فعالیتهای هستهای ایران است. مدیر کل IAEA در گزارش خود براین مهم تصریح دارد که هنوز ایران به نقطه بیبازگشت در توانمندی برای تولید بمب اتم نرسیده ولی پرسشهایی کلیدی در باره مسائل پادمانی و میزان تعهدات برجامی تهران با توجه به برخی ابهامها در باره سه سایت هستهای باقی است. او اعلام کرده که پیشرفتهایی در همکاری تهران با آژانس صورت گرفته است؛ از جمله مجاب کردن این نهاد از سوی مقامهای ایرانی درباره غنی سازی نزدیک به ۸۴ درصدی اورانیوم، نصب دوربینهای آنلاین در تأسیسات هستهای و ادامه مراودات با تهران برای پیدا کردن پاسخ به ابهامهایش در باره خلاءهای اطلاعاتی از میزان پیشرفتهای ایران در زمینه امکان دستیابی تهران به فناوری بیشتر که آژانس آن را تهدید میخواند.
او تصریح کرده که ارزیابی آژانس هیچ تغییری با گذشته نکرده بلکه همکاریهای تازه تهران، امکانی برای تعامل سازنده را میتواند فراهم کند. به این ترتیب، پیشرفت در تعاملات میان تهران و آژانس، نمیتواند به تحقق حل اختلافهای مدتدار جاری انجامیده، بلکه در ارزیابی واقعی، میتوان وضع جاری را یک گام به سمت حل اختلافها تعبیر کرد. البته گروسی در گزارش فصلی خود به افزایش ۲۵ درصدی غنی سازی اورانیوم از سوی ایران اشاره کرده و نیز پرسشهای به جامانده در باره دو خلاء اطلاعاتی از فعالیتهای هستهای، چشم انداز نزدیک شدن به حل اختلافها را همچنان در پرده ابهام نگه داشته است. گروسی خلاء اطلاعاتی نخست را پیامد برچیدن دوربینهای نظارتی آژانس از تأسیسات هستهای از سوی ایران میخواند. دومین خلاء، نبود تصاویر روشن از آنچه در تأسیسات یاد شده در فاصله زمانی ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ میلادی رخ داده است. او براین باور است که پر شدن خلاءهای اطلاعاتی به مثابه جفت و جور شدن پازلی است که در صورت انجام، خواهد توانست به اختلافها پایان دهد. مدیرکل تصریح میکند که هرآنچه آژانس در مدت اخیر انجام داده، براساس دستور کار بیانیه ماه مارس گذشته شورای حکام بوده است.
گروسی در گزارش خود، به جز موضوع غنی سازی بیش از ۷۸/۸۳ درصدی، هیچیک از توضیحات مقامهای ایرانی را برای مثال درباره ادعای آزمایشهای انفجاری در سایت مریوان و پیدا شدن اورانیوم ضعیف شده نپذیرفته است. او میگوید؛ ما هنوز راهی نداریم که توضیحات تهران را نه رد و نه ثابت کنیم. از این رو مدیرکل، کار را به آینده تعاملات میان تهران و آژانس وا میگذارد.
با نگاه به گزارش اخیر مدیرکل IAEA و آنچه شورای حکام براین اساس بیانیه پایانی خود را تنظیم خواهند کرد، میتوان انتظاری دوگانه داشت: واکنش به گزارش فنی و مطابق با ادعای گروسی درباره فنی و متعهدبودن آن به اصول آژانس. یا انتشار بیانیهای از روی مصلحت و با هدف ایجاد فرصت برای امکان ادامه تعاملات سازنده میان تهران و آژانس.
هردو احتمال بالا به پیشبینی دور کردن نقطه جوش در روابط تهران با جامعه جهانی در مقطع کنونی نزدیکتر است. این همانی است که اسرائیلیها را به صرافت اتهامزنی علیه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای انداخته است.
اسرائیلیها ایجاد فرصت بیشتر برای تهران را نمیپسندند.
گمانهها در باره اینکه تهران در صورت عقب راندن خطر تصمیم تهدیدزای احتمالی شورای حکام، چه راهکاری را پس از این دنبال خواهد کرد، مجال دیگری میطلبد. پاسخ به پرسشهایی مانند اینکه انعطافهای مقطعی بعد از این هم کارساز خواهد بود؟ یا چارهای اساسی برای حل اختلافها باید جست به انتخاب استراتژیک تهران بستگی دارد.