اقتصادی

کنترل تنش در روابط ایران و غرب؟

کنترل تنش در روابط ایران و غرب؟

در یک متری موفقیت، مذاکرات به شکست یا بن‌بست می‌انجامد. گویی در آینده نزدیک برای این سریال طولانی چشم‌انداز روشنی نیست. قرار است دوباره «رافائل گروسی» به تهران بیاید؛ آن‌هم در آستانه نشست فصلی که دوشنبه پیش‌رو، زنگ آغاز آن به صدا در می‌آید.

برخی دعوت اخیر از گروسی به تهران را به دیپلماسی «دقیقه ۹۰» تعبیر کرده‌اند اما بسا درست‌تر این است که این دعوت و پذیرش آن از سوی مدیر کل آژانس و استقبال همه طرف‌های گفت‌وگو کننده هسته‌ای با ایران را نوعی تلاش مشترک برای «کنترل» اوضاع پیش از «آشفتگی» ناشی از عمیق‌تر شدن اختلاف‌ها تفسیر کرد. اختلافات جاری زیر پوششی از موضوعات فرا برجامی است که سبب شده پس از تعلیق گفت‌گوهای هسته‌ای در وین (از مرداد ۱۴۰۱ تا کنون) در هر مقطع بر بار آن افزوده شود. از این رو به نظر می‌رسد دور تازه مذاکرات گروسی در تهران تنها به موارد فنی محدود نشده و بلکه دامنه گسترده‌تری از حتی اختلافات پادمانی را در برگیرد. البته این یک احتمال و برداشت است و باید منتظر بود و دید.

آنچه به سفر آتی مدیر کل آژانس به تهران اهمیت می‌دهد، تغییر یکباره آهنگ کلام همه طرف‌ها از بیان ادبیات تند و انتقادی به نوعی نرمش است. به عبارت دیگر طرف‌ها با درک روند رو به رادیکالیزه شدن تعاملات و پیش‌بینی آنچه این وضع می‌تواند به دنبال آورد، تدبیر تازه‌ای را نه در اندازه مدیریت اوضاع، بلکه کنترل آن در دستور کار قرار داده‌اند. دلیل این امر، نبود نقشه راه روشنی است که در صورت شکست کامل گفت‌وگوها قابل تصور باشد. از این رو طی روزهای اخیر کاهش فشارهای روانی و تبلیغاتی همه طرف‌های غربی را علیه تهران شاهدیم. مهم‌ترین نمود این رویکرد، پرهیز اتحادیه اروپا از فشار مخالفان مذاکرات در قبول تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ تمدید معافیت صدا وسیما در فهرست تحریمی ایالات متحده؛ مقاومت در برابر فشارهای عمومی برای تعطیلی سفارتخانه‌های اروپایی در تهران؛ کم رنگ کردن موضوعات حقوق بشری در هرگونه دستور کار مذاکرات فوری؛ حضور وزیر امور خارجه در دومین نشست شورای حقوق بشر و نیز نشست سالانه کنفرانس خلع سلاح در ژنو؛ دیدار «حسین امیر عبداللهیان» با همتای فنلاندی خود است. علاوه براین، اهمیت برخی سفرهای دیپلماتیک در روزهای اخیر را درمنطقه نمی‌توان از نظر دور داشت. از جمله سفر امیر عبداللهیان و همتای عربستانی او به عراق؛ سفر «رابرت مالی» گفت‌وگو کننده ویژه دولت «جوبایدن» در مذاکرات هسته‌ای به عمان و سفر احتمالی پادشاه عمان به تهران، نشان از برخی اصلاحات در رویکردهایی دارد که نتایج آن رفته رفته اوضاع را از کنترل دیپلماسی بیرون خواهد کرد.

هنر دیپلماسی، انجام کارهای غیر ممکن است. چنین به نظر می‌رسد که رویکردهای دیپلماتیک تازه از یک‌سو، در پی کنترل اوضاعی است که مدیریت آن به دلایل مختلف در حال از دست خارج شدن است. از سوی دیگر امید همه طرف‌ها از تحرک تازه، آزمون دوباره‌ای است به انگیزه ایجاد فرصتی که بتواند جایگاه دیپلماسی را در تعاملات به شدت تنش آلود پایتخت‌های اروپایی‌-امریکایی با تهران به نقطه کنترل پذیر بازگرداند. در این صورت امید به خارج کردن برجام از انجماد و جلوگیری از مرگ نابه‌هنگام آن در پرتو برجستگی دوباره دیپلماسی راهگشا ایجاد خواهد شد.

هوشمندی طرف‌ها، اعم از تهران و غربی‌ها در رویکرد تازه، رها کردن فضای عمومی مذاکرات از جنجال‌های رسانه‌ای و کنش‌های مدنی است. در واقع اکنون ترجیح طرف‌ها، «دیپلماسی پنهان» است که در این صورت، تنها نوک آن در منظر عمومی رصد می‌شود. اما آیا تفسیر آنچه گفته شد به معنای نزدیک شدن طرف‌ها به توافقی با هیبت برجام در سال ۲۰۱۵ میلادی است؟ خوش‌دلانه خواهد بود اگر چنین برداشتی شود.

«وال استریت ژورنال» که معمولا خبر رسانی‌هایش از روند مذاکرات با واقعیت همراه است، در یکی از آخرین گزارش‌هایش درباره نشست فصلی دوشنبه آینده شورای حکام، گزارش داده است که مدیر کل آژانس در گزارش فصلی خود از پرونده هسته‌ای، موضوع غنی سازی ۸۵ درصدی اعلام شده از سوی تهران را به صورت گزارشی جداگانه ارائه نخواهد کرد. او قرار است این موضوع را در گزارش فصلی خود بگنجاند. در این صورت، ممکن است حکام تن به صدور قطعنامه سوم در سال جاری بدهند. همین امر پیامدهای گریز از مرکز را به تعاملات کنونی تحمیل خواهد کرد. تهران برای جلوگیری از این وضع و یا تاثیر گذاری بر گزارش گروسی، از او دعوت کرده که به تهران بیاید. رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در دیباچه‌ای برای این سفر تصریح کرده: «ما به آنها بهانه نمی دهیم».

مفهوم این سخن می‌تواند حاوی پاسخ‌های روشن به مدیر کل IAEA باشد. در این حال بازتابی از تمایل تهران برای کاهش تنش با این نهاد بین المللی هسته‌ای که بر سر موضوعات پادمانی دچار اختلافات مدت‌دار هستند. ترجیح غرب نیز در حال حاضر و به عنوان چاره فوری برای کنترل اوضاع، توقف توانمندی هسته‌ای ایران در وضع کنونی است. به دیگر سخن، ایجاد یک توافق محدود که الزاما معنایی نزدیک به برجام ۲۰۱۵ میلادی ندارد.

این‌که آیا دیپلماسی پنهان کنونی و رویکرد ایجاد تعدیل در تنش‌های جاری میان تهران و غرب به بازگشت در نقطه «کنترل پذیر» خواهد انجامید یا نه؟ با دو شرط همراه است: نخست؛ نتایج مذاکرات گروسی در تهران و کیفیت گزارش فصلی که او به شورای حکام ارائه می‌کند. دوم؛ قطعنامه پایانی نشست که چشم انداز پیش رو را از آنچه هست نزد ناظران روشن‌تر خواهد کرد. این درحالی است که عوامل هم‌افزا در تعاملات طرف‌ها همچنان به قوت خود باقی است؛ جنگ اوکراین و موضوعات حقوق بشری که بر ضرب‌آهنگ تنش در روابط دو طرف افزوده است.

۶۴۶۴

دکمه بازگشت به بالا