وقتی غلطها پیروز میدان هستند
حسین جاوید درباره غلطهای مصطلح میگوید: بر اساس زبانشناسی تاریخی، صورتهایی که امروز آنها را به عنوان صورت غلط میشناسیم، صورتهای پیروز خواهند بود.
این ناشر و ویراستار در گفتوگو با سی وی نت اظهار کرد: اصولا بحث درست و غلط در زبان، بحثی است که در دو حوزه قابل بررسی است؛ حوزه زبانشناسی و حوزه ویرایش. در حوزه زبانشناسی ما چیزی به اسم درست و غلط، آنچنان که در ذهن ویراستارها و یا اهالی نگارش و نوشتن است، نداریم. زیرا کار زبانشناسان تحلیل و بررسی زبان است نه پلیس زبان که نگاه کنند و ببیند مردم از چه چیزی استفاده میکنند و به آنها توصیه کنند این اشتباه است، یا این بهتر است یا آن یکی برتر است.
او با بیان اینکه بحث درست و غلط، بیشتر حوزه ویرایش و در واقع کار ویراستاران است، گفت: کار زبانشناسان به هیچ عنوان در این حوزه نیست، کار زبانشناسان بررسی تاریخی و زبانشناختی است که مستندات و مواد اولیه این بحثها را در اختیار ویراستاران قرار میدهند.
جاوید سپس بیان کرد: اصولا در همه زبانها، چالش و رقابت بین واژههای نو و واژههای قدیمی، یا کاربردهای نو و قدیمیتر به درجاتی پیش میآید. در زبان فارسی هم چنین چیزی دیده میشود و در نهایت بر اساس زبانشناسی تاریخی، صورتهایی که امروز آنها را به عنوان صورت غلط میشناسیم، صورتهای پیروز خواهند بود؛ این اشتباهات از جایی شروع میشود و کاربردهایش شدت و رونق میگیرد، آخرین کاربران و گویشوران که صورتهای قبلی را به کار میبرند، از دنیا میروند و صورتهای جدید خود را به زبان تحمیل میکنند. بنابراین ما در مواجهه با غلطها یا صورتهای زبان این بینش را باید داشته باشیم.
این ویراستار خاطرنشان کرد: البته بحث کمسوادی و یا کمدانشی در به کار بردن زبان از بحث تحولات زبانی جداست. عمدتا مباحث مطرحشده را در تحولات زبانی بیان میکنیم یا زمانی که میگوییم فلان واژه در فلان معنای جدید به کار میرود و یا فلان ساخت در فلان شکل جدید به کار میرود.
او با اشاره به تحولات آوایی واژهها بیان کرد: گاه میبینیم واژهها با تلفظ شبیه به واژههای پربسامدتر ادا میشوند یا شکل نوشتن واژهها به شکل واژههای پربسامدتری است و تلفظشان هم از آنها تأثیر میپذیرد یا اینکه تلفظ سختتری دارند و به مرور تلفظها و آوایی جدید به خود میگیرند و با معنا و کابردهای جدید به کار میروند. در واقع واژههای جدید برای مفاهیم نو ساخته میشوند. بنابراین باید نگاهمان را به این ترتیب بدانیم و در بحث ویرایش و درستنویسی این توجیه را میشود در نظر گرفت.
جاوید تأکید کرد: برخی از دوستان نگاهی کاملا زبانشناسانه دارند و درست و غلط برایشان معنی ندارد به این معنا که هر آنچه را که در زبان هست، میپذیرند. نمیخواهیم خدشهای به درست و غلطی از نظر زبانشنایان وارد کنیم اما اگر بخواهیم به لحاظ ادبی این نگاه را بپذیریم، موضوع متفاوت خواهد شد. اگر قرار باشد هرکس هرطور که دلش بخواهد بنویسد، ممکن است از لحاظ زبانشناسان مشکلی در میان نباشد اما آنچه نثر درخشان را پدید میآورد چیست؟ چرا نثر نجف دریابندری با نثر فلان مترجم کار نابلد متمایز است؟ یا چرا نثر پرویز ناتل خانلری از نثر نویسنده کارنابلد و یا محقق کارنابلد متمایز است؟ نثر درخشانی که در برخی از داستانهای فارسی و یا برخی از کتابهای ادبی فارسی میبینیم چطور شکل گرفته است؟
این ناشر خاطرنشان کرد: اگر قرار باشد هرکسی هرطور که میخواهد بنویسد و ما به درست و غلط و بهتر و برتر در زبان قائل نباشیم، قاعدتا نباید شاهد تمایز میان متنها باشیم زیرا هر نوشتهای میتواند برای خودش محترم و درست باشد. از طرف دیگر زبان هم درگیر آشفتگی میشود. پس ما باید مرز ظریفی میان این دو قائل شویم هرچند دنیای نوشتن و ویرایش با نگاه زبانشناسانه مقداری منافات دارد؛ زبانشناسان فقط تحلیل میکنند و تجویز نمیکنند.
او ادامه داد: اصولی که از نثر کلاسیک به دست ما رسیده، گنجینه زبان فارسی را شکل میدهد و آنچه امروزه در زبان فارسی کاربرد پربسامدتر و کابردهای صحیح شناخته میشود باید حفظ و تقویت شود تا زبان فارسی قواعد و قوامش را از دست ندهد و به هر حال هر زبانی از جایی آسیب میبیند؛ مثلا ممکن است واژگان زبان آسیب ببینند کما اینکه زبانهایی هستند مثل یونانی که آسیبهای زیادی دیدهاند و حتی زبان درخشان عربی با فاصلهای که بین گونههای مختلفش افتاده و باعث تغییراتی شده است. در زبان فارسی هم به نوعی تغییرات داشتیم و زبانمان مشکلات را تجربه کرده است.
جاوید درباره وامواژههایی که در زبان مقصد تغییر معنا میدهند با توضیح درباره داد و ستدهای زبانهای مختلف، گفت: رفت و آمد همیشه وجود دارد و مرزهای زبانی ورای مرزهای جغرافیایی هستند، زبان به مرز جغرافیایی یا قراردادی که میرسد، توقف نمیکند بلکه از آن عبور میکند. زبان مانند اتومبیل نیست که پشت یک دروازه برسد و بگوید مرز است و من از آن رد نمیشوم بلکه مانند نسیمی است که آزادانه در این حوزه رفت و آمد دارد. از طرف دیگر ورود تکنولوژیهای مختلف باعث میشود واژگانی از زبانهای مختلف به زبانهای دیگر بروند، از فارسی کلی واژه به عربی وارد شده در حالی که مردم ما فکر میکنند فقط فارسی زبانپذیرا بوده است یا از فارسی کلی واژه به ترکی استانبولی وارد شده که هنوز به کار میروند و پربسامد هستند و واژههایی نیستند که بگوییم در متون کلاسیک بوده و الان استفاده نمیشود. این داد و ستدها همیشه بوده و در فارسی مقداری بیش از زبانهای دیگر است. البته در زبانهای دوره میانی هم وامواژههایی از زبانهای سریانی یا یونانی داشتهایم و این مفهومی نیست که بخواهیم با آن مبارزه کنیم.
این ویراستار در ادامه توضیح داد: اگر واژهای در معنایی جز آنچه در زبان مبدا به کار میرود، در زبان مقصد به کار گرفته شود دیگر مانند یک واژه جدید میماند. چه بسا واژههایی هستند که از زبان عربی و یا زبانهای دیگر گرفته شده که در سابقه طولانی معانی دیگری داشتند اما تحولاتی حادث شده و معنای جدیدی گرفته باشند. آنها دیگر مصداق وامواژه محسوب نمیشوند. وامواژهها با مفهوم یا ابزار وارد میشوند و اگر تغییری رخ داده مانند واژه بومی شده و با قواعد زبان مقصد با آنها برخورد میشود کما اینکه گویشور زبان بومی [زبان مبدأ] ممکن است مفهوم را درک نکند.
حسین جاوید درباره تلفظ آوایی برخی از واژهها نیز گفت: دستگاهیهای آوایی زبانهای مختلف در زبانهای مقصد قابل بازسازی و بازآفرینی نعل به نعل یا دقیق نیستند یعنی شما نمیتوانید هیچ دستگاه آوایی را از زبانی در زبان دیگر پیاده و اجرا کنید. اگر واژهای وارد زبان مقصد شد، گویشوران به نزدیکترین و قابل تلفظترین آوای ممکن متوسل میشوند و آن آوا و تلفظ را انتخاب میکنند، این چیزی عادی است که واژهای یا وامواژهای واج یا آواهای قابل تلفظ در زبان مقصد نداشته باشد و گویشوران از واجها و آواهای زبان خودشان به نوعی برای شبیهسازی آن واژه استفاده کنند و این چیز نامعمولی نیست.
انتهای پیام