نمونه دادخواست تعدیل اعسار | دانلود رایگان + راهنمای کامل

نمونه دادخواست تعدیل اعسار
دادخواست تعدیل اعسار ابزاری قانونی است که به طرفین دعوا اجازه می دهد تا در صورت تغییرات اساسی در وضعیت مالی یا اقتصادی، میزان اقساط محکوم به را کاهش یا افزایش دهند. این امکان، فرصتی برای متناسب سازی تعهدات مالی با واقعیت های جدید زندگی فراهم می آورد و از فشارهای غیرمنطقی بر افراد جلوگیری می کند.
در مسیر پرفراز و نشیب زندگی، گاهی اوقات با چالش ها و تغییرات غیرمنتظره ای روبرو می شویم که می تواند تمامی ابعاد زندگی، از جمله وضعیت مالی ما را تحت تأثیر قرار دهد. برای بسیاری از افراد، تعهدات مالی، به ویژه پرداخت اقساط یک محکوم به (مانند مهریه یا بدهی های دیگر) بخش مهمی از این چالش ها است. فرض کنید دادگاهی رأی به اعسار و تقسیط بدهی شما داده و شما طبق برنامه ای منظم، اقساط را پرداخت می کرده اید. اما ناگهان طوفانی اقتصادی وزیدن می گیرد، یا اتفاقی پیش بینی نشده (مثل بیماری، بیکاری یا افزایش چشمگیر هزینه های زندگی) شما را از پا می اندازد. در چنین شرایطی، قانون این حق را به شما می دهد که برای «تعدیل» یا تغییر میزان اقساط اقدام کنید. این حق، تنها مختص بدهکاران نیست؛ طلبکاران نیز در صورت بهبود وضعیت مالی بدهکار یا کاهش ارزش پول به دلیل تورم، می توانند خواستار افزایش اقساط شوند. هدف این مقاله، ارائه یک راهنمای جامع و کاربردی برای درک بهتر مفهوم، شرایط، مدارک و نحوه تنظیم دادخواست تعدیل اقساط است. سعی بر آن است که با زبانی ساده و ملموس، به تمامی ابهامات شما در این زمینه پاسخ داده شود و در نهایت، نمونه هایی عملی و کاربردی از این دادخواست در اختیارتان قرار گیرد تا با اطمینان خاطر بیشتری قدم در این مسیر بگذارید.
اهمیت و ضرورت دادخواست تعدیل اقساط در چالش های زندگی
زندگی روزمره افراد همواره در معرض تغییر و تحول است. شرایط اقتصادی کشور، وضعیت معیشتی خانواده ها و درآمد افراد، همگی متغیرهایی هستند که ممکن است در طول زمان دستخوش نوسان شوند. تصور کنید فردی بر اساس توان مالی گذشته اش، محکوم به پرداخت اقساطی شده است. اگر تورم فزاینده ای رخ دهد که ارزش واقعی پول را به شدت کاهش دهد، یا اگر محکوم علیه (بدهکار) به دلایلی خارج از اراده خود (مانند بیکاری ناگهانی یا بیماری صعب العلاج) بخش قابل توجهی از درآمد خود را از دست بدهد، ادامه پرداخت اقساط با همان میزان قبلی، ممکن است او را با مشکلات جدی معیشتی روبرو کند. در چنین وضعیتی، حسی از ناتوانی و ناامیدی سراسر وجودش را فرا می گیرد. از سوی دیگر، اگر وضعیت مالی محکوم علیه به طور چشمگیری بهبود یابد و طلبکار (محکوم له) شاهد کاهش ارزش واقعی طلب خود به دلیل تورم باشد، این نیز بی عدالتی تلقی می شود.
اینجاست که دادخواست تعدیل اقساط اهمیت می یابد. این دادخواست به مثابه یک دریچه قانونی عمل می کند که به افراد امکان می دهد تا با اتکا به دلایل موجه و مستندات معتبر، از دادگاه بخواهند در میزان اقساط تعیین شده قبلی تجدید نظر کند. این حق، نه تنها از محکوم علیه در برابر فشارهای غیرقابل تحمل حمایت می کند، بلکه حقوق محکوم له را نیز در برابر تغییرات زمان و شرایط محافظت می نماید و تعادل و انصاف را در فرآیند اجرای احکام مالی برقرار می سازد.
تعدیل اقساط چیست؟ تفکیک اعسار، تقسیط و تعدیل
در دنیای حقوقی، مفاهیمی چون اعسار، تقسیط و تعدیل اقساط با یکدیگر مرتبط هستند، اما هر یک معنا و جایگاه خاص خود را دارند. درک این تفاوت ها برای پیگیری صحیح مطالبات یا تعهدات مالی بسیار ضروری است.
تعریف اعسار
اعسار در اصطلاح حقوقی، به معنای ناتوانی فرد از پرداخت دیون و هزینه های دادرسی است. زمانی که شخصی محکوم به پرداخت مالی می شود اما توانایی پرداخت یکجای آن را ندارد، می تواند با تقدیم دادخواست اعسار، از دادگاه بخواهد که ناتوانی مالی او را احراز کند. این ناتوانی باید با دلایل و مدارک مستند، مانند شهادت شهود، به اثبات برسد.
تعریف تقسیط
پس از آنکه دادگاه اعسار فرد را پذیرفت و احراز کرد که او واقعاً توانایی پرداخت یکباره محکوم به را ندارد، نوبت به تقسیط می رسد. در این مرحله، دادگاه با ملاحظه وضعیت مالی، درآمد، تعداد افراد تحت تکفل و سایر هزینه های ضروری زندگی فرد، حکمی مبنی بر پرداخت محکوم به به صورت اقساط ماهانه صادر می کند. هدف از تقسیط، این است که هم دین پرداخت شود و هم زندگی عادی و ضروری فرد مختل نشود.
تعریف تعدیل اقساط
اما تعدیل اقساط مرحله ای است که پس از صدور حکم تقسیط و آغاز پرداخت اقساط، مطرح می شود. گاهی اوقات، پس از مدتی از تعیین اقساط، شرایط اقتصادی جامعه (مانند نرخ تورم) یا وضعیت مالی خود فرد (مانند کاهش درآمد یا افزایش هزینه های زندگی) تغییر می کند. در این حالت، ممکن است پرداخت اقساط با همان میزان قبلی برای محکوم علیه دشوار یا غیرممکن شود، یا از سوی دیگر، محکوم له به دلیل تورم، از کاهش ارزش واقعی اقساط دریافتی خود گلایه مند باشد. قانونگذار در تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، این امکان را فراهم آورده است که هر یک از طرفین دعوا بتوانند با تقدیم دادخواست، خواستار تغییر (کاهش یا افزایش) میزان اقساط شوند. این تعدیل، به معنای بازبینی و متناسب سازی میزان اقساط با شرایط جدید است.
نگاهی مقایسه ای: اعسار، تقسیط و تعدیل
برای درک بهتر تفاوت های این سه مفهوم حقوقی، می توان به جدول زیر نگاهی انداخت که مراحل و اهداف هر یک را به وضوح نمایش می دهد:
مفهوم | هدف اصلی | مرحله زمانی | طرفین درخواست کننده |
---|---|---|---|
اعسار | اثبات ناتوانی در پرداخت یکجای دین | پیش از تعیین نحوه پرداخت محکوم به | محکوم علیه (بدهکار) |
تقسیط | تعیین نحوه پرداخت دین به صورت قسطی | پس از اثبات اعسار | دادگاه (پس از درخواست اعسار) |
تعدیل اقساط | تغییر میزان اقساط تعیین شده به دلیل تغییر شرایط | پس از صدور حکم تقسیط و در طول پرداخت اقساط | محکوم علیه یا محکوم له (بدهکار یا طلبکار) |
چه کسانی می توانند درخواست تعدیل اقساط را مطرح کنند؟ (محکوم علیه و محکوم له)
همان طور که اشاره شد، دادخواست تعدیل اقساط یک حق دوطرفه است که هم برای محکوم علیه (بدهکار) و هم برای محکوم له (طلبکار) پیش بینی شده است. هر یک از این طرفین، با دلایل و اهداف مشخصی می توانند این دادخواست را تقدیم کنند.
درخواست تعدیل از سوی محکوم علیه (بدهکار)
محکوم علیه معمولاً زمانی اقدام به طرح این دادخواست می کند که شرایط زندگی او به گونه ای تغییر یافته باشد که پرداخت اقساط با مبلغ تعیین شده قبلی، برایش دشوار یا ناممکن شده است. این تغییرات باید اساسی، واقعی و قابل اثبات باشند. دلایل موجه برای درخواست تعدیل از سوی محکوم علیه می تواند شامل موارد زیر باشد:
- کاهش شدید درآمد: این کاهش می تواند ناشی از بیکاری، تعدیل نیرو از محل کار، تغییر شغل به یک شغل با درآمد کمتر، یا ورشکستگی در شغل آزاد باشد.
- افزایش چشمگیر هزینه های ضروری زندگی: مواردی مانند ابتلا به بیماری های پرهزینه (برای خود یا افراد تحت تکفل)، افزایش اجاره بها، افزایش تعداد افراد تحت تکفل، یا افزایش شدید نرخ تورم که هزینه های معیشتی را به شدت بالا برده است.
- حوادث غیرمترقبه: بلایای طبیعی، بحران های اقتصادی گسترده (مانند دوران کرونا) که به طور مستقیم بر توان مالی فرد تأثیر گذاشته است.
در تمام این موارد، محکوم علیه باید بتواند دلایل خود را با مدارک مستند و قابل قبول (مانند فیش حقوقی جدید، گواهی پزشکی، گواهی بیکاری، اجاره نامه و…) به دادگاه اثبات کند.
درخواست تعدیل از سوی محکوم له (طلبکار)
محکوم له نیز در شرایطی می تواند خواستار تعدیل و معمولاً افزایش اقساط دریافتی شود. این حق، با هدف حفظ ارزش واقعی طلب و جلوگیری از تضییع حقوق وی در طول زمان پیش بینی شده است. دلایل موجه برای درخواست تعدیل از سوی محکوم له می تواند موارد زیر را در بر گیرد:
- بهبود وضعیت مالی محکوم علیه: کشف اموال جدید از محکوم علیه، افزایش درآمد ثابت وی (مثلاً با ارتقاء شغلی یا تغییر شغل به یک شغل پردرآمدتر)، دریافت ارث توسط محکوم علیه، یا مشاهده نشانه هایی از تمکن مالی وی که قبلاً وجود نداشته است.
- افزایش شدید نرخ تورم: اگر نرخ تورم به طور چشمگیری افزایش یابد و ارزش واقعی اقساطی که محکوم له دریافت می کند، به شدت کاهش یابد، او می تواند با استناد به این موضوع، خواستار افزایش مبلغ اقساط شود تا جبران کاهش قدرت خرید شود.
در اینجا نیز، محکوم له باید بتواند دلایل خود را با مستندات معتبر (مانلاً گزارش تحقیقات محلی، استعلامات بانکی یا ثبتی (در صورت امکان)، و آمار رسمی نرخ تورم) به دادگاه اثبات کند.
گام های اساسی: شرایط و مدارک لازم برای دادخواست تعدیل اقساط
برای اینکه دادخواست تعدیل اقساط مورد پذیرش دادگاه قرار گیرد و مسیر قانونی آن هموار شود، رعایت برخی شرایط و ارائه مدارک مستند ضروری است. این بخش به تفصیل این موارد را بررسی می کند.
شرایط عمومی پذیرش دادخواست
پیش از هر اقدامی، لازم است مطمئن شوید که شرایط عمومی لازم برای طرح دادخواست تعدیل اقساط وجود دارد:
- قطعیت حکم اعسار و تقسیط: ابتدا باید حکم اعسار و تقسیط قبلی صادر شده و قطعی شده باشد. تا زمانی که این حکم قطعی نشده باشد، امکان درخواست تعدیل وجود ندارد.
- گذشت زمان معقول: معمولاً باید مدت زمانی از تاریخ صدور حکم تقسیط گذشته باشد تا تغییرات در وضعیت مالی یا اقتصادی قابل لمس و اثبات باشند.
- وجود تغییر اساسی و پایدار در وضعیت: تغییرات در وضعیت مالی محکوم علیه یا شرایط اقتصادی جامعه باید اساسی باشد، نه موقتی و گذرا. این تغییرات باید تأثیر قابل توجهی بر توان پرداخت اقساط گذاشته باشد.
مدارک لازم برای محکوم علیه (درخواست کاهش اقساط)
مدارک باید به وضوح تغییر وضعیت مالی را نشان دهند و مستندات قوی برای کاهش توان پرداخت ارائه کنند:
- تصویر مصدق دادنامه اعسار و تقسیط: این مهمترین مدرک است که نشان دهنده سابقه پرونده و میزان اقساط قبلی است.
- مدارک اثبات کننده کاهش درآمد:
- فیش حقوقی جدید یا گواهی از کارفرما مبنی بر کاهش حقوق یا تعدیل نیرو.
- گواهی بیکاری از اداره کار و امور اجتماعی.
- اظهارنامه مالیاتی (برای مشاغل آزاد) یا هر مدرک دیگری که کاهش درآمد را نشان دهد.
- مدارک اثبات کننده افزایش هزینه های ضروری:
- مدارک پزشکی معتبر (گواهی پزشک، فاکتورهای هزینه های درمانی بالا) در صورت بیماری خود یا افراد تحت تکفل.
- قرارداد اجاره جدید با مبلغ بالاتر.
- مدارک افزایش تعداد افراد تحت تکفل (مانند سند ازدواج یا شناسنامه فرزند جدید).
- استشهادیه محلی: حداقل از دو شاهد مطلع و موثق که از وضعیت مالی و معیشتی فعلی محکوم علیه اطلاع دارند و تغییرات را تأیید می کنند.
- گردش حساب بانکی: در صورت لزوم، برای نشان دادن کاهش ورودی و خروجی مالی در دوره های اخیر.
مدارک لازم برای محکوم له (درخواست افزایش اقساط)
جمع آوری مستندات برای اثبات بهبود وضعیت مالی محکوم علیه یا تأثیر تورم بر ارزش واقعی اقساط:
- تصویر مصدق دادنامه اعسار و تقسیط: برای نشان دادن سابقه و میزان اقساط قبلی.
- مدارک اثبات کننده بهبود وضعیت مالی محکوم علیه:
- گزارشات تحقیقات محلی (در صورت امکان).
- استعلام از اداره ثبت اسناد و املاک مبنی بر کشف اموال جدید.
- استعلام از بانک ها (در صورت دستور دادگاه) برای نشان دادن گردش مالی بالا یا سپرده های جدید.
- مدارکی دال بر افزایش درآمد ثابت محکوم علیه (مانند حکم کارگزینی جدید، در صورت دسترسی).
- مستندات نرخ تورم: اعلامیه های رسمی مراجع قانونی کشور (مانند بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران) مبنی بر افزایش نرخ تورم که نشان دهنده کاهش ارزش پول است.
- استشهادیه محلی: در صورت لزوم، از افرادی که از بهبود وضعیت مالی محکوم علیه مطلع هستند.
مدارک تکمیلی و اهمیت آن ها
علاوه بر مدارک اصلی، برخی مستندات و درخواست ها می توانند به تقویت پرونده کمک کنند:
- درخواست استعلامات بانکی یا ثبتی: برای احراز وضعیت مالی طرف مقابل.
- درخواست تحقیقات محلی: که دادگاه می تواند جهت تأیید اظهارات و مستندات، دستور آن را صادر کند.
- سایر دلایل و مستندات: هر مدرکی که به نحوی، تغییر در شرایط معیشتی یا اقتصادی را اثبات کند.
دقت در جمع آوری و ارائه مدارک دقیق و مستند، نقش کلیدی در موفقیت دادخواست تعدیل اقساط ایفا می کند. صرف ادعا کافی نیست و باید با ادله قوی، تغییرات را به دادگاه اثبات نمود.
فرآیند تقدیم دادخواست تعدیل اقساط: از تنظیم تا صدور رأی
با وجود اینکه فرآیندهای حقوقی ممکن است در نگاه اول پیچیده به نظر برسند، اما با درک گام های مشخص و پیگیری دقیق آن ها، می توان به نتیجه مطلوب دست یافت. فرآیند تقدیم دادخواست تعدیل اقساط نیز از این قاعده مستثنی نیست و شامل مراحل زیر می شود:
- گام اول: جمع آوری دقیق مدارک
همان طور که در بخش قبلی توضیح داده شد، اولین و مهمترین گام، جمع آوری تمامی مدارک و مستندات لازم برای اثبات ادعای شماست. این مدارک شامل دادنامه اعسار و تقسیط قبلی، فیش حقوقی، گواهی بیکاری، مدارک پزشکی، استشهادیه، مستندات تورم و هر سند دیگری است که تغییر در وضعیت مالی یا اقتصادی را تأیید کند. دقت کنید که تصویر مصدق (کپی برابر اصل) این مدارک لازم است.
- گام دوم: تنظیم دادخواست
پس از جمع آوری مدارک، نوبت به تنظیم متن دادخواست می رسد. این بخش باید شامل مشخصات کامل خواهان و خوانده، موضوع خواسته (مثلاً تعدیل و کاهش یا افزایش اقساط)، دلایل و منضمات (مدارکی که پیوست دادخواست کرده اید) و شرح کاملی از ماجرا باشد. در بخش «شرح دادخواست»، باید به صورت منطقی و مستدل توضیح دهید که چه تغییراتی در وضعیت شما یا طرف مقابل رخ داده که لزوم تعدیل اقساط را ایجاب می کند. در این بخش باید به صراحت به تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی استناد کنید.
- گام سوم: ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی
دادخواست تنظیم شده به همراه مدارک پیوست، باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه صالح تقدیم شود. کارکنان این دفاتر شما را در ثبت صحیح اطلاعات و پرداخت هزینه های دادرسی راهنمایی خواهند کرد. حتماً پس از ثبت، شماره پرونده و کد رهگیری را دریافت کنید.
- گام چهارم: تعیین وقت رسیدگی در دادگاه صالح
پس از ثبت دادخواست، پرونده شما به دادگاه صالح (که معمولاً همان دادگاه صادرکننده حکم اعسار قبلی است) ارجاع داده می شود. دادگاه پس از بررسی اولیه، وقت رسیدگی تعیین کرده و ابلاغیه ای برای طرفین ارسال می کند. این ابلاغیه شامل تاریخ، ساعت و شعبه دادگاه است.
- گام پنجم: جلسه رسیدگی و ارائه دلایل
در تاریخ مقرر، طرفین یا وکلای آن ها باید در جلسه رسیدگی دادگاه حاضر شوند. در این جلسه، شما فرصت دارید تا دلایل و مستندات خود را به قاضی ارائه دهید و توضیحات لازم را بدهید. طرف مقابل نیز حق دفاع و ارائه دلایل خود را دارد. قاضی ممکن است تحقیقات محلی یا استعلامات دیگری را برای روشن شدن ابهامات دستور دهد.
- گام ششم: صدور رأی و امکان اعتراض
پس از بررسی کامل پرونده، استماع اظهارات طرفین و بررسی مدارک، دادگاه رأی مقتضی را صادر می کند. این رأی می تواند مبنی بر پذیرش تعدیل اقساط (کاهش یا افزایش) یا رد آن باشد. در صورت عدم رضایت از رأی صادره، هر یک از طرفین حق دارند ظرف مهلت قانونی (معمولاً ۲۰ روز) به آن اعتراض کرده و درخواست تجدیدنظرخواهی کنند.
نمونه کامل و کاربردی دادخواست تعدیل اقساط (از هر دو جانب)
در این بخش، دو نمونه دادخواست کامل و کاربردی، یکی برای درخواست کاهش اقساط از جانب محکوم علیه و دیگری برای درخواست افزایش اقساط از جانب محکوم له، ارائه می شود. این نمونه ها با توضیحات بخش به بخش، به شما کمک می کنند تا دادخواست خود را به درستی تنظیم کنید. لازم به ذکر است که این ها صرفاً الگو هستند و باید با اطلاعات و جزئیات پرونده خودتان تکمیل شوند.
نمونه دادخواست تعدیل (کاهش) اقساط از جانب محکوم علیه
این نمونه برای فردی است که به دلیل تغییر در وضعیت مالی خود، قادر به پرداخت اقساط قبلی نیست و درخواست کاهش دارد.
عنوان: دادخواست تعدیل و کاهش اقساط محکوم به (به استناد تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی)
مشخصات خواهان:
نام: [نام خواهان]
نام خانوادگی: [نام خانوادگی خواهان]
نام پدر: [نام پدر خواهان]
شماره ملی: [شماره ملی خواهان]
نشانی: [آدرس کامل خواهان]
کد پستی: [کد پستی خواهان]
شماره تماس: [شماره تماس خواهان]
مشخصات خوانده:
نام: [نام خوانده]
نام خانوادگی: [نام خانوادگی خوانده]
نام پدر: [نام پدر خوانده]
شماره ملی: [شماره ملی خوانده]
نشانی: [آدرس کامل خوانده]
کد پستی: [کد پستی خوانده]
شماره تماس: [شماره تماس خوانده]
تعیین خواسته:
صدور حکم مبنی بر تعدیل و کاهش میزان اقساط محکوم به، موضوع دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه اعسار و تقسیط] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه [نام دادگاه]، به استناد تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی.
دلایل و منضمات دادخواست:
۱. تصویر مصدق دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه اعسار و تقسیط] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه [نام دادگاه] (ضمیمه ۱).
۲. [فیش حقوقی/گواهی بیکاری/گواهی تعدیل از کار/مدارک پزشکی] مربوط به [تاریخ جدید] (ضمیمه ۲).
۳. استشهادیه محلی از حداقل دو شاهد مطلع و موثق (ضمیمه ۳).
۴. [سایر مدارک اثبات کننده کاهش توان مالی، مانند قرارداد اجاره جدید، گواهی از اتحادیه صنفی و...] (ضمیمه ۴).
۵. کپی کارت ملی و شناسنامه خواهان.
شرح دادخواست:
احتراماً به استحضار می رساند:
۱. اینجانب [نام خواهان]، به موجب دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه اعسار و تقسیط] مورخ [تاریخ دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه [نام دادگاه]، در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده اعسار و تقسیط]، به پرداخت مبلغ [مبلغ کل محکوم به] ریال/سکه در حق خوانده محترم محکوم گردیدم.
۲. بر اساس حکم مذکور و پس از پذیرش اعسار اینجانب، مقرر شد که مبلغ فوق به صورت [میزان پیش پرداخت] ریال/سکه پیش پرداخت و مابقی در [تعداد] قسط، هر قسط به مبلغ [مبلغ هر قسط] ریال/سکه در انتهای هر ماه پرداخت گردد.
۳. اینجانب تاکنون [تعداد اقساط پرداخت شده] قسط از اقساط تعیین شده را پرداخت نموده ام و همواره در تلاش برای ایفای تعهدات خود بوده ام.
۴. اما متأسفانه، پس از صدور حکم مذکور، به دلیل [علت تغییر وضعیت مالی، مانند: بیکاری ناگهانی، ابتلای اینجانب/یکی از افراد تحت تکفلم به بیماری صعب العلاج که منجر به هزینه های درمانی سنگین شده است، کاهش چشمگیر درآمدم به دلیل رکود اقتصادی و...]، وضعیت معیشتی و توان مالی اینجانب به شدت تغییر کرده است. [در اینجا جزئیات بیشتری از علت تغییر ارائه دهید. مثلاً: از تاریخ [تاریخ بیکاری] بیکار شده ام و فیش حقوقی آخرم (ضمیمه ۲) این موضوع را تأیید می کند. یا اجاره بهای منزل مسکونی ام از [مبلغ قبلی] به [مبلغ جدید] افزایش یافته است و قرارداد جدید (ضمیمه ۴) پیوست می باشد.]
۵. با عنایت به تغییرات اساسی در وضعیت مالی و معیشتی اینجانب که دلایل و مستندات آن به پیوست تقدیم می گردد و با توجه به اینکه پرداخت اقساط با میزان فعلی [مبلغ هر قسط] ریال/سکه، خارج از توان اینجانب بوده و موجب عسر و حرج شدید و مختل شدن معیشت ضروری خانواده ام می گردد،
۶. مستنداً به تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی که به صراحت اجازه تعدیل اقساط را در صورت تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکوم علیه می دهد، از ریاست محترم دادگاه استدعای رسیدگی و صدور حکم شایسته مبنی بر تعدیل و کاهش میزان اقساط ماهانه از [مبلغ هر قسط قبلی] ریال/سکه به [مبلغ پیشنهادی جدید] ریال/سکه و یا افزایش تعداد اقساط متناسب با توان مالی فعلی اینجانب، مورد استدعاست.
با تشکر و احترام فراوان،
[نام و نام خانوادگی خواهان]
[امضاء خواهان]
[تاریخ]
نمونه دادخواست تعدیل (افزایش) اقساط از جانب محکوم له
این نمونه برای طلبکاری است که به دلیل بهبود وضعیت مالی محکوم علیه یا تأثیر تورم بر ارزش طلب خود، درخواست افزایش اقساط دارد.
عنوان: دادخواست تعدیل و افزایش اقساط محکوم به (به استناد تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی)
مشخصات خواهان:
نام: [نام خواهان]
نام خانوادگی: [نام خانوادگی خواهان]
نام پدر: [نام پدر خواهان]
شماره ملی: [شماره ملی خواهان]
نشانی: [آدرس کامل خواهان]
کد پستی: [کد پستی خواهان]
شماره تماس: [شماره تماس خواهان]
مشخصات خوانده:
نام: [نام خوانده]
نام خانوادگی: [نام خانوادگی خوانده]
نام پدر: [نام پدر خوانده]
شماره ملی: [شماره ملی خوانده]
نشانی: [آدرس کامل خوانده]
کد پستی: [کد پستی خوانده]
شماره تماس: [شماره تماس خوانده]
تعیین خواسته:
صدور حکم مبنی بر تعدیل و افزایش میزان اقساط محکوم به، موضوع دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه اعسار و تقسیط] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه [نام دادگاه]، به استناد تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی.
دلایل و منضمات دادخواست:
۱. تصویر مصدق دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه اعسار و تقسیط] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه [نام دادگاه] (ضمیمه ۱).
۲. مستندات رسمی نرخ تورم اعلامی از [مرجع رسمی، مثلاً بانک مرکزی یا مرکز آمار] مربوط به دوره [سال های مورد نظر] (ضمیمه ۲).
۳. [گزارش تحقیقات محلی/استعلامات بانکی/ثبتی] دال بر بهبود وضعیت مالی خوانده (در صورت امکان) (ضمیمه ۳).
۴. کپی کارت ملی و شناسنامه خواهان.
شرح دادخواست:
احتراماً به استحضار می رساند:
۱. اینجانب [نام خواهان]، به موجب دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه اعسار و تقسیط] مورخ [تاریخ دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه [نام دادگاه]، در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده اعسار و تقسیط]، محکوم له پرونده بوده ام و خوانده محترم به پرداخت مبلغ [مبلغ کل محکوم به] ریال/سکه در حق اینجانب محکوم گردید.
۲. بر اساس حکم مذکور و پس از پذیرش اعسار خوانده، مقرر شد که مبلغ فوق به صورت [میزان پیش پرداخت] ریال/سکه پیش پرداخت و مابقی در [تعداد] قسط، هر قسط به مبلغ [مبلغ هر قسط] ریال/سکه در انتهای هر ماه پرداخت گردد.
۳. در زمان صدور حکم و تعیین اقساط، شرایط اقتصادی و توان مالی خوانده محترم در سطحی خاص قرار داشت، اما پس از گذشت [تعداد] سال/ماه از آن تاریخ، متاسفانه [یکی از دلایل زیر را انتخاب و جزئیات دهید]:
الف) نرخ تورم در کشور به شدت افزایش یافته است. مستندات رسمی اعلامی از [مرجع مربوطه] (ضمیمه ۲) نشان می دهد که ارزش واقعی هر قسط دریافتی به شدت کاهش یافته و ادامه دریافت اقساط با مبلغ فعلی، تضییع حقوق اینجانب را در پی خواهد داشت.
ب) اطلاعات به دست آمده (ضمیمه ۳) حاکی از آن است که وضعیت مالی و درآمدی خوانده محترم به نحو چشمگیری بهبود یافته است. [در اینجا جزئیات بیشتری از بهبود وضعیت مالی خوانده ارائه دهید. مثلاً: ایشان اخیراً [ملکی/مغازه ای/ارثیه ای] به دست آورده اند که نشان از تمکن مالی جدید ایشان دارد.]
۴. با عنایت به تغییرات اساسی در شرایط اقتصادی (افزایش نرخ تورم) و/یا بهبود وضعیت مالی خوانده محترم که دلایل و مستندات آن به پیوست تقدیم می گردد، و مستنداً به تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی که به صراحت اجازه تعدیل اقساط را در صورت تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکوم علیه یا نرخ تورم می دهد، از ریاست محترم دادگاه استدعای رسیدگی و صدور حکم شایسته مبنی بر تعدیل و افزایش میزان اقساط ماهانه از [مبلغ هر قسط قبلی] ریال/سکه به [مبلغ پیشنهادی جدید] ریال/سکه و یا کاهش تعداد اقساط، مورد استدعاست.
با تشکر و احترام فراوان،
[نام و نام خانوادگی خواهان]
[امضاء خواهان]
[تاریخ]
نکات نگارشی در تنظیم دادخواست
هنگام تکمیل نمونه های فوق، به نکات زیر توجه ویژه ای داشته باشید:
- بیان دقیق دلایل تعدیل: مهمترین قسمت، شرح دقیق و مستدل چرایی درخواست تعدیل است.
- ذکر شماره پرونده اصلی: شماره و تاریخ دادنامه اعسار و تقسیط را به دقت و به صورت کامل درج کنید.
- درج میزان اقساط فعلی و پیشنهاد جدید: مبلغ دقیق اقساط قبلی و مبلغ پیشنهادی جدید خود را به روشنی قید کنید.
- شفافیت در مستندات: هر مدرکی که پیوست می کنید، با شماره ضمیمه مشخص شود و در متن دادخواست به آن ارجاع داده شود.
مبانی و پشتوانه های قانونی تعدیل اقساط
حق درخواست تعدیل اقساط یک قاعده دلبخواهی نیست، بلکه بر مبنای صریح قانون و اصول عدالت و انصاف بنا شده است. پشتوانه اصلی این حق، تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است که به وضوح راه را برای این امکان باز کرده است.
متن کامل تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی:
«هر یک از محکوم ٌله یا محکومٌ علیه می توانند با تقدیم دادخواست، تعدیل اقساط را از دادگاه بخواهند. دادگاه با عنایت به نرخ تورم بر اساس اعلام مراجع رسمی قانونی کشور یا تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکومٌ علیه نسبت به تعدیل میزان اقساط اقدام می کند.»
این تبصره به وضوح نشان می دهد که قانونگذار شرایط پویا و متغیر جامعه را در نظر گرفته و انعطاف لازم را برای اجرای عادلانه احکام فراهم آورده است. از این متن می توانیم نکات کلیدی زیر را استنباط کنیم:
- حق درخواست برای هر دو طرف دعوا: برخلاف اعسار که فقط از سوی محکوم علیه مطرح می شود، تعدیل اقساط یک حق متقابل است. این امر نشان دهنده حفظ توازن و عدالت بین حقوق طلبکار و بدهکار است.
- لزوم تغییر شرایط اقتصادی یا معیشتی: دادگاه صرفاً بر اساس ادعا حکم به تعدیل نمی دهد. باید تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکوم علیه یا نرخ تورم وجود داشته باشد. این تغییرات باید قابل اثبات باشند.
- امکان استناد به نرخ تورم رسمی: قانونگذار، نرخ تورم اعلامی از مراجع رسمی را به عنوان یک معیار عینی و قابل استناد برای توجیه درخواست تعدیل اقساط پذیرفته است. این موضوع به ویژه برای محکوم له که ممکن است ارزش واقعی طلبش در طول زمان کاهش یابد، بسیار حائز اهمیت است.
- اختیار دادگاه در تعدیل: دادگاه پس از بررسی دلایل و مستندات، می تواند نسبت به تعدیل میزان اقساط اقدام کند. این تعدیل می تواند به صورت کاهش مبلغ اقساط، افزایش تعداد اقساط (برای محکوم علیه) یا افزایش مبلغ اقساط، کاهش تعداد اقساط (برای محکوم له) باشد.
تغییر در وضعیت معیشت محکوم علیه: این عبارت شامل هر گونه تغییر مثبت یا منفی در درآمد، هزینه ها، وضعیت شغلی یا سایر عوامل اقتصادی مؤثر بر توان پرداخت فرد می شود. برای مثال، بیکاری، کاهش حقوق، افزایش هزینه های درمانی یا تحصیلی خانواده، بهبود شغل، دریافت ارث یا کشف اموال جدید، همگی می توانند تحت این عنوان قرار گیرند.
در نهایت، این مبانی قانونی اطمینان می دهد که سیستم قضایی ما، تنها به صدور حکم بسنده نمی کند، بلکه اجرای آن را نیز با واقعیت های متغیر زندگی هماهنگ می سازد تا هم محکوم علیه توان پرداخت داشته باشد و هم محکوم له به حق واقعی خود دست یابد.
توصیه های کاربردی و نکات مهم در پرونده های تعدیل اقساط
با وجود اینکه فرآیند تعدیل اقساط یک حق قانونی است، اما پیگیری آن نیازمند دقت و آگاهی از نکات ریز حقوقی است. در این بخش، به برخی توصیه های کاربردی و نکات مهم اشاره می شود که می تواند شانس موفقیت شما را افزایش دهد و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری کند.
مرجع صالح رسیدگی
یکی از سوالات پرتکرار این است که دادخواست تعدیل اقساط را به کدام دادگاه باید ارائه داد. پاسخ این است که مرجع صالح برای رسیدگی به دادخواست تعدیل اقساط، همان دادگاه عمومی حقوقی است که حکم اعسار و تقسیط اولیه را صادر کرده است. این امر به دلیل آشنایی دادگاه با سوابق پرونده و شرایط قبلی طرفین است.
هزینه های دادرسی تعدیل اقساط
دادخواست تعدیل اقساط، یک دعوای غیرمالی محسوب می شود. بنابراین، هزینه های دادرسی آن ثابت بوده و مانند سایر دعاوی غیرمالی دریافت می شود و ارتباطی به میزان بدهی یا اقساط ندارد.
قابلیت تجدیدنظرخواهی
رأی صادره در خصوص تعدیل اقساط، قابل تجدیدنظرخواهی است. به این معنی که اگر هر یک از طرفین دعوا به رأی صادره اعتراض داشته باشند، می توانند ظرف مهلت قانونی (معمولاً ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی) درخواست تجدیدنظرخواهی خود را به دادگاه تجدیدنظر استان تقدیم کنند.
نقش وکیل دادگستری در پرونده تعدیل اقساط
با توجه به پیچیدگی های حقوقی و لزوم ارائه مستندات دقیق، استفاده از مشاوره و وکالت یک وکیل متخصص در این زمینه می تواند بسیار راهگشا باشد. یک وکیل مجرب می تواند شما را در جمع آوری مدارک، تنظیم دادخواست به شیوه ای مؤثر، ارائه دلایل در دادگاه و پیگیری مراحل دادرسی یاری کند و شانس موفقیت شما را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
تعدیل اقساط مهریه: نکات خاص
اگرچه اصول کلی تعدیل اقساط در مورد مهریه نیز صدق می کند، اما با توجه به ماهیت خاص مهریه (معمولاً به تعداد سکه) و نوسانات شدید قیمت آن در اقتصاد ایران، موضوع تعدیل اقساط مهریه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هم مرد (محکوم علیه) می تواند به دلیل افزایش سرسام آور قیمت سکه، خواستار کاهش تعداد سکه یا افزایش مدت زمان اقساط شود و هم زن (محکوم له) می تواند به دلیل کاهش ارزش ریالی سکه (در صورت ثبات قیمت اسمی)، درخواست افزایش را مطرح کند. در پرونده های مهریه، دادگاه با دقت بیشتری به نوسانات اقتصادی و تأثیر آن بر زندگی هر دو طرف توجه می کند.
آیا داشتن وکیل، نشانه تمکن مالی است؟
یکی از ابهامات رایج این است که اگر فردی که دادخواست اعسار یا تعدیل اقساط داده، وکیل داشته باشد، آیا این خود نشانه ای از تمکن مالی او نیست و می تواند منجر به رد درخواستش شود؟ پاسخ منفی است. داشتن وکیل، به خودی خود، دلیلی بر تمکن مالی و رد دعوای اعسار یا تعدیل اقساط نیست. دلایل زیر این موضوع را روشن می کند:
- ممکن است وکیل به صورت معاضدتی (رایگان) یا با حق الوکاله اقساطی یا پایین وکالت پرونده را بر عهده گرفته باشد.
- هزینه حق الوکاله وکیل، معمولاً در مقایسه با کل مبلغ محکوم به و فشارهای معیشتی فرد، ناچیز است و توانایی پرداخت آن به معنای توانایی پرداخت کل دین نیست.
- مشورت با وکیل برای پیشبرد صحیح پرونده و جلوگیری از تضییع حقوق، ضروری است و قانون این حق را برای همه به رسمیت می شناسد.
- رویه قضایی و نظریه های مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه نیز این موضوع را تأیید می کنند.
تأثیر حوادث غیرمترقبه (مانند بحران های اقتصادی)
پرسش این است که آیا حوادثی مانند بحران های اقتصادی، پاندمی ها (مثل کرونا)، یا تحریم های شدید می توانند دلیل موجهی برای تعدیل اقساط باشند؟ بله، در بسیاری از موارد دادگاه ها این شرایط را به عنوان دلایل موجه در نظر می گیرند. این حوادث می توانند به طور گسترده بر وضعیت معیشت جامعه و درآمد افراد تأثیر بگذارند و تغییرات اساسی ایجاد کنند. البته باید اثر مستقیم این حوادث بر وضعیت مالی فرد، با مستندات اثبات شود.
نتیجه گیری: گام هایی مطمئن در مسیر عدالت
دادخواست تعدیل اقساط، یک ابزار قانونی مهم و کارآمد است که در نظام حقوقی ما برای ایجاد تعادل و انصاف در اجرای احکام مالی پیش بینی شده است. این حق به افراد فرصت می دهد تا در برابر تغییرات پیش بینی نشده زندگی، از خود دفاع کنند و یا حقوق خود را بازستانند. چه محکوم علیه باشید که به دلیل فشارهای اقتصادی یا مشکلات معیشتی، توانایی پرداخت اقساط را از دست داده اید و چه محکوم له که نگران کاهش ارزش واقعی طلب خود هستید، این دادخواست مسیری را برای شما باز می کند تا وضعیت موجود را با واقعیت های جدید زندگی خود تطبیق دهید.
همان طور که در این مقاله به تفصیل شرح داده شد، موفقیت در پیگیری دادخواست تعدیل اقساط نیازمند درک صحیح مفاهیم، رعایت دقیق شرایط قانونی، جمع آوری مستندات قوی و پیگیری مرحله به مرحله فرآیند دادرسی است. استناد به تبصره ۲ ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و اثبات تغییرات اساسی در وضعیت مالی یا اقتصادی، ستون های اصلی این دادخواست محسوب می شوند. به یاد داشته باشید که این یک حق مسلم است و با آگاهی و اقدام به موقع، می توانید از آن برای حفظ حقوق و منافع خود بهره مند شوید. در مواجهه با این فرآیند، در صورت نیاز، دریافت مشاوره از وکلای متخصص و با تجربه، می تواند راهنمای مطمئنی برای شما باشد تا با گام هایی محکم و آگاهانه، مسیر عدالت را طی کنید.