معرفی فیلم Baby Driver (بچه راننده) – نقد و بررسی جامع
معرفی فیلم بچه راننده (Baby Driver)
معرفی فیلم بچه راننده (Baby Driver) به معنای غرق شدن در دنیایی است که موسیقی، اکشن و هیجان را به شکلی بی نظیر به هم گره زده است. این اثر تماشایی ادگار رایت، بیننده را به سفری پرشور در دل داستانی جنایی با ضرب آهنگی منحصربه فرد می برد. بیبی درایور صرفاً یک فیلم اکشن نیست، بلکه سمفونی سینمایی است که در آن هر حرکت، هر شلیک و هر تعقیب و گریز با ریتمی دقیق و حساب شده به وقوع می پیوندد و تماشاگر را در بستر داستانی از عشق و رستگاری، همراه خود می کشاند. از همان لحظات نخست، این فیلم با نبوغ خود، مرزهای ژانرهای مختلف را در هم می شکند و تجربه ای نو و به یادماندنی را پیشکش می کند که تا مدت ها در ذهن و گوش می ماند. ادگار رایت، با دیدگاه منحصر به فرد خود، فیلمی را خلق کرده است که نه تنها برای دوست داران سینما، بلکه برای هر کسی که به دنبال تجربه ای متفاوت از پیوند هنر و هیجان است، جذاب خواهد بود.
شناسنامه فیلم: دریچه ای به جهان بیبی درایور
پیش از غرق شدن در جزئیات پرشور بیبی درایور، نگاهی به اطلاعات کلیدی آن، پنجره ای به دنیای فیلم می گشاید و چارچوبی از آنچه قرار است تجربه شود، ارائه می دهد. این اطلاعات اولیه، همانند نُت های آغازین یک قطعه موسیقی، زمینه را برای درک عمق و پیچیدگی های فیلم فراهم می کند و نشان می دهد که با چه سطحی از استعداد و خلاقیت روبرو هستیم.
- عنوان کامل: Baby Driver (بچه راننده)
- کارگردان و نویسنده: ادگار رایت (Edgar Wright)
- ژانر: اکشن، جنایی، هیجان انگیز، کمدی، موزیکال
- سال انتشار: ۲۰۱۷
- بازیگران اصلی: انسل الگورت، لیلی جیمز، کوین اسپیسی، جیمی فاکس، جان هم، ایزا گونزالس
- مدت زمان: ۱۱۳ دقیقه
- امتیازات و جوایز مهم: نامزد سه جایزه اسکار (بهترین تدوین صدا، بهترین میکس صدا، بهترین تدوین)، نامزدی گلدن گلوب برای انسل الگورت، تحسین هیئت ملی بازبینی فیلم به عنوان یکی از ده فیلم برتر سال.
این مشخصات، تنها بخش کوچکی از عظمتی است که در دل فیلم اکشن موزیکال بیبی درایور نهفته است و به وضوح نشان می دهد که با اثری چندوجهی و پربار سروکار داریم که توانسته تحسین منتقدان و مخاطبان را به صورت همزمان برانگیزد.
بیبی: راننده ای با ریتم زندگی، داستانی از فرار و عشق
داستان فیلم بچه راننده، پیرامون بیبی، جوان و راننده ای نابغه و درون گرا می چرخد که زندگی اش در پیچ و خم های دنیای جرم و جنایت گره خورده است. او که از کودکی با مشکل وزوز گوش دست و پنجه نرم می کند، تنها راه چاره را در غرق شدن در دنیای موسیقی می یابد. هدفون هایش همیشگی و پلی لیست هایش، همراهان جدانشدنی او هستند؛ موسیقی نه تنها برایش تسکین بخش است، بلکه به او ریتم و تمرکز لازم را برای انجام مأموریت های پرخطر فرار از صحنه های جرم و جنایت می دهد. بیبی برای داک، مغز متفکر پشت سرقت ها، کار می کند تا دین گذشته ای را ادا کند که با دزدیدن یکی از ماشین های داک، آغاز شد.
با هر سرقت، بیننده شاهد مهارت بی نظیر بیبی در رانندگی می شود؛ او نه تنها فرمان ماشین را به دست می گیرد، بلکه گویی با ریتم موسیقی خود، جاده را به یک صحنه رقص تبدیل می کند. هر دنده عوض کردن، هر پیچ تند، و هر فرار برق آسا، بخشی از این باله هیجان انگیز است. اما در اعماق روح بیبی، آرزوی رهایی از این زندگی پرخطر شعله ور است. او می خواهد از سایه جرم و جنایت فرار کند و آرامش را در زندگی خود پیدا کند. این آرزو با ملاقات دبورا، پیشخدمتی زیبا و رؤیاپرداز، به واقعیتی ملموس تبدیل می شود. دبورا، با سادگی و مهربانی اش، دریچه ای به سوی زندگی ای دور از خشونت و هرج و مرج به روی بیبی می گشاید. او نمادی از امید و عشق است که بیبی هرگز فکر نمی کرد در دنیای تاریک خود پیدا کند.
داستان خلاصه داستان بچه راننده (بدون اسپویل)، مسیری از درگیری های درونی و بیرونی بیبی را دنبال می کند؛ او بین وفاداری به داک و میل شدیدش به آزادی و زندگی با دبورا گرفتار شده است. هر بار که تصور می کند از بند داک رها شده، شرایطی او را دوباره به دام می اندازد و این کشمکش، قلب تپنده روایت فیلم را شکل می دهد. این فیلم فراتر از یک داستان سرقت و تعقیب و گریز است؛ به عمق مفاهیمی چون هویت، رستگاری و قدرت دگرگون کننده عشق می پردازد. بیبی، قهرمانی خاموش و ریتمیک، به تدریج درمی یابد که برای ساختن زندگی دلخواهش، باید با شیاطین گذشته خود روبرو شود و برای عشق، آزادی و آینده ای که با دبورا متصور است، بجنگد.
رقص گلوله ها و ریتم ماشین ها: نبض تپنده بیبی درایور
وقتی صحبت از نقد فیلم Baby Driver به میان می آید، نمی توان از نقاط قوت بی بدیل آن، به ویژه در نحوه تلفیق موسیقی با روایت، چشم پوشی کرد. این فیلم، استانداردهای جدیدی را در ژانر اکشن-موزیکال تعریف کرده و نشان می دهد که چگونه یک کارگردان با دیدی هنرمندانه، می تواند عناصر مختلف را به یک تجربه واحد و فراموش نشدنی تبدیل کند.
موسیقی متن: روح جاری در رگ های فیلم
آنچه بیبی درایور را از سایر فیلم های اکشن متمایز می کند، نقش محوری موسیقی متن Baby Driver است. در این فیلم، موسیقی نه تنها یک پس زمینه دلنشین، بلکه خود یکی از شخصیت های اصلی و قلب تپنده روایت است. از لحظه آغاز فیلم، شنونده درمی یابد که قرار است در دنیایی غرق شود که در آن هر حرکت، هر انفجار، هر شلیک و حتی هر دیالوگ، با ضرب آهنگی دقیق و از پیش تعیین شده به گوش می رسد.
ادگار رایت، کارگردان این اثر، با نبوغ خود، پلی لیست شخصی بیبی را به نخ تسبیح کل داستان تبدیل کرده است. این لیست آهنگ ها که از ژانرهای مختلفی چون سول، راک، جاز و الکترونیک انتخاب شده اند، نه تنها حال و هوای ذهنی بیبی را منعکس می کنند، بلکه به صورت هوشمندانه ای با سکانس های اکشن، تعقیب و گریزها و حتی ریتم دیالوگ ها هماهنگ شده اند. برای مثال، در صحنه های پرهیجان، موسیقی اوج می گیرد و با ضربات درام و گیتار، آدرنالین تماشاگر را به اوج می رساند و در لحظات آرام تر، ملودی های دلنشین، عمق احساسی صحنه را دوچندان می کنند. این همگام سازی، به حدی دقیق و وسواس گونه است که گویی فیلم ساز یک باله پیچیده را طراحی کرده که در آن ماشین ها، بازیگران و حتی گلوله ها، همه بر اساس نُت های موسیقی به حرکت درمی آیند.
رایت ایده این تلفیق موسیقایی را سال ها قبل از ساخت فیلم، با ساخت موزیک ویدیویی برای گروه Mint Royale در سال ۲۰۰۳ آغاز کرد. او متوجه شد که این ایده، پتانسیل عظیمی برای تبدیل شدن به یک فیلم بلند را دارد. نتیجه نهایی، اثری است که در آن، صداگذاری و تدوین، با موسیقی آنچنان درهم تنیده اند که تفکیک آن ها تقریباً ناممکن می شود. این امر، تجربه ای حسی و شنیداری بی نظیر را برای مخاطب فراهم می آورد و او را به معنای واقعی کلمه، درگیر دنیای ریتمیک بیبی می کند. موسیقی متن Baby Driver در واقع، زبان مخفی فیلم است که بدون نیاز به کلمات، داستان را روایت می کند و احساسات شخصیت ها را منتقل می سازد. این رویکرد خلاقانه، نه تنها باعث شده تا بیبی درایور در میان بهترین سکانس های Baby Driver جای گیرد، بلکه آن را به اثری برجسته و ماندگار در تاریخ سینما تبدیل کرده است.
«بیبی درایور، [فیلم] اکشن ترسناک موزیکال موسیقایی رمانتیک اثر نویسنده و کارگردان بریتانیایی، ادگار رایت، تقریباً به همان اندازه که فضاهای خالی را پر می کند، سرگرم کننده است. این استادی و نمایشگری فیلم در سطح بسیار بالاست.»
— جاستین چنگ، لس آنجلس تایمز
کارگردانی هوشمندانه ادگار رایت: امضایی بی بدیل
کارگردانی Baby Driver به خودی خود یک شاهکار است. ادگار رایت، کارگردانی است که امضای خاص خود را در هر فریم از فیلم هایش به نمایش می گذارد و در بیبی درایور، این امضا با درخششی بی سابقه آشکار می شود. او با تدوین های سریع و هوشمندانه، کات های ناگهانی و تأثیرگذار، و شوخ طبعی ظریف و کنایه آمیز، اتمسفری منحصر به فرد را خلق می کند که در آن اکشن، کمدی و درام به شکلی هنرمندانه در هم تنیده شده اند. رایت، وسواس خاصی به جزئیات بصری و شنیداری دارد؛ او تمام عناصر فیلم را با دقت بی نظیری هماهنگ می کند تا تجربه ای کامل و غنی را برای تماشاگر رقم بزند.
تولید بیبی درایور با رویکردی کاملاً عملی (Practical Filmmaking) صورت گرفته است. رایت اصرار داشت که تا حد امکان، بدل کاری ها و صحنه های اکشن به صورت واقعی فیلم برداری شوند، نه با استفاده از جلوه های ویژه کامپیوتری. این تصمیم، به فیلم حس اصالت و واقع گرایی می بخشد و هیجان صحنه ها را دوچندان می کند. برای مثال، صحنه های تعقیب و گریز ماشین ها، نتیجه ماه ها تمرین و طراحی رقص دقیق بوده اند. کارگردان و تیمش، با همکاری بدل کاران حرفه ای، هر حرکت ماشین را با دقت یک رقصنده، برنامه ریزی و اجرا کردند.
رایت همچنین در شخصیت پردازی از نمادهای رنگی به شکلی هوشمندانه استفاده می کند تا پرسونای درونی شخصیت ها را به تصویر بکشد. لباس های یکنواخت بیبی، نشان دهنده دیدگاه سیاه وسفید او نسبت به جهان و تلاشش برای رهایی از جرم است، در حالی که رنگ های روشن و پرجنب و جوش دیگر خلافکاران، تضادی آشکار با او ایجاد می کنند. این رویکرد ظریف و لایه لایه در کارگردانی Baby Driver، فیلم را از یک اکشن صرف فراتر برده و آن را به یک اثر هنری عمیق و پرمفهوم تبدیل می کند که در هر بار تماشا، لایه های جدیدی از معنا را آشکار می سازد.
سکانس های اکشن: باله مرگ با چرخ های داغ
بیبی درایور به دلیل سکانس های اکشن خلاقانه و نفس گیرش شهرت دارد. این سکانس ها، به خصوص تعقیب و گریزهای ماشین، صرفاً نمایش سرعت و تخریب نیستند، بلکه حرکات موزون و هماهنگی هستند که با ضرب آهنگ موسیقی متن فیلم، به یک باله پرهیجان تبدیل می شوند. طراح رقص و کارگردان بدل کاری با یکدیگر همکاری نزدیکی داشته اند تا هر حرکت خودرو، هر چرخش و هر مانور، دقیقاً با ریتم موسیقی هماهنگ شود و یک تجربه بصری و شنیداری بی نظیر را خلق کند.
برای دستیابی به این سطح از دقت، بدل کاری ها در پیست های تمرینی در آتلانتا بارها و بارها تمرین می شدند. جرمی فرای، راننده بدل کار اصلی فیلم، بدل کاری های پیچیده ای را به نمایش گذاشت که اجرای آن ها در محیط واقعی شهر، چالش های فراوانی داشت. مثلاً، صحنه چرخش کامل خودرو در یک کوچه باریک، در میان ترافیک، نیاز به مهارت و دقت بالایی داشت و در چندین برداشت به ثمر رسید. این رویکرد عملی در بدل کاری، نه تنها هیجان صحنه ها را برای تماشاگر واقعی تر می کند، بلکه به اعتبار فیلم در ژانر اکشن می افزاید.
انتخاب خودروها نیز در این فیلم، از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. با وجود تمایل اولیه رایت به استفاده از تویوتا کورولا برای ناشناس ماندن در ترافیک، در نهایت یک سوبارو ایمپرزای قرمز رنگ برای نقش خودروی فرار انتخاب شد تا جذابیت بصری بیشتری داشته باشد. این دقت در انتخاب و اجرای هر جزء، باعث می شود تا بهترین سکانس های Baby Driver، تنها یک اکشن معمولی نباشند، بلکه به اثری هنری تبدیل شوند که در آن، سرعت، مهارت و موسیقی در یک هارمونی کامل، داستان را به جلو می برند. هر بار که بیبی پشت فرمان می نشیند، تماشاگر آماده یک رقص پرجنب و جوش با ماشین ها می شود که هرگز از یادش نخواهد رفت.
شخصیت پردازی پویا و بازی های درخشان: ستاره هایی در آسمان جنایت
در قلب هیجان و ریتم بیبی درایور، شخصیت پردازی های پویا و بازی های درخشان بازیگران، به فیلم عمق و معنای واقعی می بخشند. شخصیت بیبی با بازی بی نظیر انسل الگورت، از راننده ای گوشه گیر و آرام با دنیایی از موسیقی در سرش، به قهرمانی تبدیل می شود که برای عشق و آزادی خود می جنگد. قوس شخصیتی او، از یک مجرم منفعل به فردی فعال که برای آینده اش تصمیم می گیرد، به زیبایی به تصویر کشیده می شود. این تحول، در کنار مشکل وزوز گوشش که او را به موسیقی وابسته کرده، او را به شخصیتی قابل همذات پنداری و جذاب تبدیل می کند.
دبورا با بازی لیلی جیمز، معشوقه بیبی، نمادی از امید و رؤیای فرار از زندگی مجرمانه است. شیمی بین انسل الگورت و لیلی جیمز، آنقدر قوی است که رابطه آن ها را باورپذیر و دلنشین می سازد و به داستان، لایه ای عمیق از عاشقانگی می افزاید. کوین اسپیسی در نقش داک، مغز متفکر گروه، با شخصیتی پیچیده و دوگانه ظاهر می شود؛ او هم رهبری بی رحم است و هم در لحظاتی، علاقه پدرانه ای به بیبی نشان می دهد که به رابطه آن ها ابعاد جدیدی می بخشد. جیمی فاکس در نقش باتس، جان هم در نقش بادی و ایزا گونزالس در نقش دارلینگ نیز هر یک با بازی های درخشان خود، به پویایی و تنوع گروه خلافکار داک کمک می کنند.
شخصیت باتس با خشونت و بی رحمی اش، تهدیدی دائمی برای بیبی است، در حالی که بادی و دارلینگ به عنوان یک زوج خلافکار عاشق پیشه، شیمی خاص خود را دارند که آن ها را از دیگران متمایز می کند. هر یک از این بازیگران، با تمام وجود در نقش خود غرق شده اند و با جزئیات کوچک، به شخصیت هایشان عمق می بخشند. این مجموعه از بازی های قوی، در کنار کارگردانی هوشمندانه ادگار رایت که به بازیگران آزادی عمل داده، بازیگران Baby Driver را به یکی از نقاط قوت اصلی فیلم تبدیل کرده است. بیننده نه تنها مجذوب اکشن و موسیقی می شود، بلکه به زندگی و سرنوشت این شخصیت ها نیز عمیقاً علاقه مند می گردد.
پشت فرمان استعدادها: معرفی بازیگران اصلی
موفقیت بیبی درایور نه تنها به دلیل کارگردانی و داستان سرایی خلاقانه آن است، بلکه به شدت مدیون بازی های درخشان گروهی از بازیگران با استعداد و کاریزماتیک است. هر یک از آن ها، به شخصیت خود جان بخشیده اند و در کنار هم، تیم پویایی را تشکیل داده اند که داستان را به شکلی ملموس و قابل باور به تصویر می کشند.
انسل الگورت در نقش بیبی
انسل الگورت در نقش بیبی، راننده ای باهوش، درون گرا و عاشق موسیقی، عملکردی خیره کننده از خود نشان می دهد. او به طرز ماهرانه ای، ظرافت های شخصیتی بیبی را به نمایش می گذارد؛ از آرامش و تمرکزش پشت فرمان گرفته تا آسیب پذیری و عشقش به دبورا. الگورت، با ترکیب جذابیت جوانی و عمق احساسی، بیبی را به قهرمانی بدل می کند که تماشاگر به راحتی می تواند با او ارتباط برقرار کند و برای موفقیتش آرزو کند. حضور دائمی هدفون ها در گوش او و حرکات موزونش با موسیقی، به بخشی جدانشدنی از کاراکترش تبدیل می شود و الگورت این جزئیات را به شکلی طبیعی و باورپذیر اجرا می کند.
لیلی جیمز در نقش دبورا
لیلی جیمز در نقش دبورا، معشوقه بیبی، نمادی از امید، معصومیت و فرار از زندگی مجرمانه است. او با بازی دلنشین خود، دبورا را به شخصیتی تبدیل می کند که نه تنها نقطه قوت و انگیزه بیبی برای تغییر است، بلکه به تنهایی نیز کاراکتری جذاب و مستقل به شمار می آید. شیمی بین جیمز و الگورت، به قدری طبیعی و واقعی است که عشق آن ها را هسته اصلی و محرک داستان می سازد و به فیلم، بعد عاطفی عمیقی می بخشد.
کوین اسپیسی در نقش داک
کوین اسپیسی در نقش داک، مغز متفکر پشت سرقت ها و رئیس کاریزماتیک گروه، حضوری قدرتمند و چندوجهی دارد. داک شخصیتی پیچیده است؛ از یک سو سرد، باهوش و بی رحم به نظر می رسد و از سوی دیگر، رابطه ای تقریباً پدرانه با بیبی برقرار می کند. اسپیسی با بازی ماهرانه اش، این دوگانگی را به خوبی به تصویر می کشد و به داک، لایه های پنهانی از انسانیت و پیچیدگی می بخشد که او را به یکی از به یادماندنی ترین شخصیت های فیلم تبدیل می کند.
جیمی فاکس در نقش باتس
جیمی فاکس در نقش باتس، یکی از خشن ترین و غیرقابل پیش بینی ترین اعضای گروه، یک انرژی پرخطر به فیلم اضافه می کند. فاکس با کاریزمای خاص خود، باتس را به شخصیتی تبدیل می کند که هر لحظه می تواند اوضاع را دگرگون کند. خشونت نهفته در شخصیت او، در تضاد با آرامش بیبی، تنش موجود در گروه را افزایش می دهد و به داستان، هیجان و چالش بیشتری می بخشد. بازی فاکس، به خوبی ماهیت بی رحم و بی ثبات باتس را به تصویر می کشد.
جان هم و ایزا گونزالس در نقش بادی و دارلینگ
جان هم در نقش بادی و ایزا گونزالس در نقش دارلینگ، یک زوج خلافکار عاشق پیشه و وفادار به گروه هستند که شیمی فوق العاده ای با یکدیگر دارند. این دو، با بازی های پرشور و جذاب خود، بُعدی انسانی تر به گروه خلافکار می بخشند. بادی که در ابتدا دوست داشتنی به نظر می رسد، با پیشرفت داستان، عمق بیشتری پیدا می کند و دارلینگ نیز با جسارت و وفاداری اش، نقشی مهم در پویایی گروه ایفا می کند. رابطه آن ها، هم حس آسیب پذیری و هم قدرت را به گروه تزریق می کند و بازی های این دو نفر، از نکات برجسته فیلم محسوب می شود.
چرا تماشای بیبی درایور تجربه ای فراموش نشدنی است؟
بیبی درایور بیش از آنکه صرفاً یک فیلم باشد، یک تجربه سینمایی کامل و منحصربه فرد است که هر تماشاگر را به شکلی عمیق درگیر خود می کند. دلایل متعددی وجود دارد که چرا باید این شاهکار ادگار رایت را به لیست تماشای خود اضافه کنید:
- تجربه یک اکشن موزیکال متفاوت و بی نظیر: این فیلم با تلفیق بی سابقه موسیقی و اکشن، ژانری جدید را تعریف می کند که در آن هر سکانس، با ضرب آهنگی از پیش تعیین شده و هماهنگ با موسیقی به حرکت درمی آید. این هارمونی، فیلم را به یک باله پرهیجان از ماشین ها و گلوله ها تبدیل می کند.
- لذت بردن از کارگردانی خلاقانه ادگار رایت: ادگار رایت با امضای خاص خود در تدوین های سریع، کات های هوشمندانه و شوخ طبعی ظریف، اثری را خلق کرده که در هر فریم، نبوغ کارگردان را فریاد می زند. توجه وسواس گونه او به جزئیات، فیلم را به یک اثر هنری پیچیده و لایه لایه تبدیل می کند.
- دیدن سکانس های تعقیب و گریز نفس گیر و هنرمندانه: تعقیب و گریزهای بیبی درایور صرفاً صحنه هایی از سرعت و تخریب نیستند، بلکه حرکاتی کاملاً طراحی شده و موزون هستند که با بدل کاری های عملی و بی نظیر، هیجانی وصف ناپذیر را به تماشاگر منتقل می کنند.
- شنیدن یک موسیقی متن فوق العاده که در ذهن می ماند: موسیقی متن Baby Driver، نه تنها یک مجموعه آهنگ، بلکه روح فیلم است. پلی لیست شخصی بیبی، نه تنها حال و هوای او را منعکس می کند، بلکه به عنوان یک شخصیت فعال، روایت داستان را به جلو می برد و لحظات فیلم را در حافظه شنیداری حک می کند.
- غرق شدن در داستانی جذاب درباره فرار، عشق و رستگاری: در کنار تمام هیجان و جلوه های بصری، داستان بیبی درباره تلاش برای رهایی از دنیای جرم و جنایت و یافتن عشق و رستگاری، لایه ای عمیق از احساس و درام را به فیلم می بخشد که تماشاگر را به همذات پنداری با قهرمان وادار می کند.
این دلایل، تنها بخشی از جادوی بیبی درایور هستند که آن را به اثری ضروری برای هر علاقه مند به سینما تبدیل می کنند. تماشای این فیلم، نه تنها شما را سرگرم می کند، بلکه الهام بخش خواهد بود.
کلام آخر: انعکاس یک سمفونی سینمایی
در پایان این سفر پرهیجان به دنیای معرفی فیلم بچه راننده (Baby Driver)، می توان با اطمینان گفت که این اثر ادگار رایت، بیش از یک فیلم، یک تجربه حسی و شنیداری بی نظیر است. از همان لحظه نخست که بیبی هدفون هایش را به گوش می گذارد و با ریتم موسیقی، چرخ های ماشین را به حرکت درمی آورد، تماشاگر درگیر یک سمفونی سینمایی می شود که در آن هر عنصر، از موسیقی متن نفس گیر گرفته تا سکانس های اکشن موزون و شخصیت پردازی های عمیق، در کمال هماهنگی با یکدیگر قرار دارند.
بیبی درایور با جسارت تمام، مرزهای ژانر اکشن را جابجا کرده و نشان می دهد که چگونه می توان با خلاقیت و نوآوری، اثری را خلق کرد که هم از نظر بصری خیره کننده باشد و هم از نظر روایی و احساسی عمیق. این فیلم نه تنها یک داستان هیجان انگیز از فرار و عشق را روایت می کند، بلکه به کاوش در مفاهیمی چون هویت، آزادی و قدرت دگرگون کننده موسیقی می پردازد. ادگار رایت با این اثر، ثابت کرد که می تواند داستان گویی را به سطح جدیدی ارتقا دهد و تجربه ای را ارائه دهد که تا مدت ها در ذهن و گوش باقی می ماند.
پس، اگر به دنبال فیلمی هستید که آدرنالین شما را بالا ببرد، قلب شما را با موسیقی به تپش وا دارد، و ذهن شما را با داستانی جذاب درگیر کند، بیبی درایور انتخابی بی نظیر است. این فیلم، دعوتنامه ای است به یک ماجراجویی ریتمیک که هرگز از یاد نمی رود و جایگاه ویژه ای در سینمای مدرن به خود اختصاص داده است.