اقتصادی

فرصت‌ها و تهدیدهای موج دوم رقابت

فرصت‌ها و تهدیدهای موج دوم رقابت

موج دوم عمدتا با آغاز مناظره‌های انتخاباتی شکل می‌گیرد؛ مناظره‌هایی که در ۱۵سال گذشته تبدیل به مهم‌ترین میدان رقابت سیاسی کاندیداها شده و نخستین فرصت جدی برای ارتباط گرفتن با جامعه هدفی است که بالقوه امکان رای دادن به آنها و رقبای‌شان را دارند.

به گزارش سی وی نت، ارمیا عزیزی در یادداشتی در وطن امروز نوشت: انتخابات‌های ریاست‌جمهوری در ۴ دوره گذشته از یک منطق نسبی و نانوشته پیروی کرده است. بر اساس این منطق ۳ موج سیاسی – اجتماعی در هر دوره رقابت شکل می‌گیرد که این ۳ موج نهایتا هندسه نهایی آرای مردم را ترتیب داده است. نخستین موج مربوط به زمان اعلام اسامی کاندیداهای تاییدصلاحیت شده و آغاز رسمی تبلیغات انتخابات است. در این موج عمدتا وزن پیشینی اسامی که محصول شهرت و محبوبیت اولیه هر کاندیداست، فضای عمومی را با سوژه انتخابات درگیر می‌کند. در این موج شاهد تغییر چندانی در مختصات عمومی انتخابات نیستیم و بیشتر تقلای کاندیداها برای تعریف چهره و گفتمان خود است. به زبان دیگر در این بازه تقریبا یک هفته‌ای کاندیداها سعی در کدگذاری خود در ذهن جامعه دارند؛ اینکه آنها با چه شعاری، تایید چه رویه‌ای و نماد مخالفت با چه وضعیتی شناخته شوند. میزان رای اولیه هر کاندیدا که محصول اعتبار سیاسی‌اش پیش از آغاز رقابت‌هاست، در این مرحله تاثیرگذار است. کاندیداهایی که بدنه اولیه رای بالاتری دارند، در این فصل تلاش می‌کنند یک نیروی اجتماعی مبلغ را برای ادامه مسیر انتخابات به انسجام برسانند. با مجموعه این تفاصیل در این موج اولیه که بیشتر جنبه کادری – تشکیلاتی دارد، کاندیداها نمی‌توانند به چیزی فراتر از نقشه راه دست یابند، چرا که هم بخش قابل توجهی از جامعه با شوک اول خود را درگیر سوژه انتخابات نمی‌کند و هم فضای خود/ دیگری هنوز تجسم عیانی پیدا نکرده تا هر کاندیدا عیار تاثیرگذاری خود را رو کند. 

موج دوم عمدتا با آغاز مناظره‌های انتخاباتی شکل می‌گیرد؛ مناظره‌هایی که در ۱۵سال گذشته تبدیل به مهم‌ترین میدان رقابت سیاسی کاندیداها شده و نخستین فرصت جدی برای ارتباط گرفتن با جامعه هدفی است که بالقوه امکان رای دادن به آنها و رقبای‌شان را دارند. از همین رو بر اساس نظرسنجی‌ها آغاز مناظره‌ها شروع تغییر پایگاه رای هر کاندیدا به حساب می‌آید. موارد بسیاری بود که کاندیدایی با سبد رای محسوسی پا به این مرحله گذاشته اما به یکباره میزان آرایش ثابت مانده یا حتی نزولی شده اما کاندیدایی با سبد رای اولیه کمی پا به میدان گذاشته اما در این مرحله بیشترین جذب رای را داشته است. به صورت اختصاری موج دوم انتخابات را می‌توان لحظه عبور از فضای رسمی تبلیغات به فضای عمومی تبلیغات دانست. در این مرحله سوژه انتخابات از بافت حزبی و تشکیلاتی عبور کرده و موضوعیتی روزمره در جامعه می‌یابد، به گونه‌ای که عمده کنش‌ها دیگر نه در سطح ستادها که در میان گفت و شنود مردم شکل می‌گیرد.

ماهیت قیاسی گرفتن سوژه سیاسی در این برهه زمانی باعث می‌شود جامعه مرددان (که همواره تعیین‌کننده‌ترین قشر برای به اکثریت رساندن یک اقلیت اولیه است) میان مطلوبیت و ضدیت کاندیداها دست به انتخاب بزنند. نتیجه تجربی‌ای که می‌توان از این مقطع گرفت آن است که رای کادری – تشکیلاتی اولیه اهمیت فرعی یافته و همه تمرکزها به سمت رای بالقوه میان مرددان می‌رود. اگر در مرحله قبل هر کاندیدایی به دنبال اثبات خود به هواداران اولیه‌اش بوده تا آنها را وارد میدان کند، حالا نگاه به دیگرانی دارد که تاکنون حضوری در بدنه سیاسی‌اش نداشته‌اند. تجربه ۴ دوره انتخابات در سال‌های ۸۸، ۹۲، ۹۶ و ۱۴۰۰ نیز مؤید آن است که گفتار و رفتار سیاسی در این مرحله هر قدر عمومی، موسع و قابل درک باشد، احتمال موفقیت در این موج بیشتر است.

نهایتا موج سوم انتخابات که از حد فاصل اتمام مناظره‌ها تا برگزاری انتخابات است (بازه ۳ تا ۵ روزه) لحظه ادغام میان آرای کادری – تشکیلاتی موج اول با آرای جذب شده در موج دوم است. شکنندگی این چند روزه به گونه‌ای است که کوچک‌ترین اشتباه می‌تواند پایگاه رای یک نفر را متشتت، دلسرد و نزولی کند اما متقابلا یک عمل تاکتیکی حساب‌شده می‌تواند بخشی از آرای بالقوه دیگر کاندیداها را نیز در دقیقه۹۰ به خود جذب کند. در این مرحله کارناوال‌های خیابانی، اعلام حمایت چهره‌های مرجع سیاسی و اجتماعی، ائتلاف با یک کاندیدای دیگر و مواردی از این دست یک شوک تعیین‌کننده به حساب می‌آید. در این مرحله هر قدر رای کادری – تشکیلاتی یک کاندیدا منسجم‌تر باشد، امکان بازی در فضای عمومی افزایش می‌یابد و هر قدر که رای جذب شده در موج دوم امیدآفرین‌تر باشد، امکان همراه کردن جامعه با خود بیشتر می‌شود. موج سوم جایی است که کدگذاری کاندیداها در موج اول عیار خود را نشان می‌دهد. در این مرحله هر کاندیدایی که شناخت بهتری از مختصات رقابت داشته، نماد خود در مقابل دیگری (رقبا) را ترتیب داده و جامعه بر اساس دوگانه تعریف شده‌ای که حداکثر توان جذب را دارد، مطلوبیت را در انتخاب خود و ضدیت را در میان رقبا می‌یابد.

چه بسا گاهی مطلوبیت بالای یک کاندیدا در سایه کمبود ضدیت با رقیبش باعث شده بخشی از سبد رای به سمت کاندیدایی برود که ضدیت بیشتری را با رقیب تعریف کرده است. با همه این تفاصیل موج سوم انتخابات را باید لحظه اتخاذ تصمیم‌های میلیمتری و حساس در هر اردوگاه دانست.

یکی از بزرگ‌ترین نقص‌های سیاسی کاندیداها و جریان‌های سیاسی در انتخابات‌های گذشته عدم اشراف کافی بر کیفیت و مختصات هرکدام از این ۳ موج بوده است. چه بسا کنشی که در موج سوم موثر است، در موج اول اثر عکس بدهد یا کنش صحیح در موج دوم و سوم به علت عدم فعالیت صحیح در موج اول ثمربخش نبوده است. در این فضا و با این مقدمه تفصیلی می‌توان نخستین مناظره انتخاباتی نامزدهای مقام ریاست‌جمهوری را دقیق‌تر مورد قضاوت قرار داد. نخستین مساله‌ای که در این مناظره مشهود بود، ناتوانی نسبی همه کاندیداها در گذار از موج اول به موج دوم تبلیغات بود. در موج دوم تبلیغات که ماهیت قیاسی به خود می‌گیرد، هر کاندیدایی برای موفقیت در افزودن به سبد رای خود باید الگوی قیاس‌پذیری از خود را عرضه کند که در آن چند عنصر وجود داشته باشد. نخستین عنصر، برقراری یک نسبت میان خود و شرایط موجود است. این نسبت را تقریبا همه کاندیداها برقرار می‌کنند. چنانکه به ندرت می‌توان کاندیدایی را پیدا کرد که خود را معترض به وضع موجود نشان ندهد.

دومین عنصر اما به مسیر برون‌رفت از این شرایط مربوط می‌شود؛ مسیری که اصطلاحا رویا و روایت تغییر و پیروزی را برای مشارکت‌کنندگان می‌سازد؛ امری که صرف گلایه از شرایط موجود، توانایی ساختن آن را ندارد. کاندیداها اگر نیازمند وعده دادن هستند – که یقینا اینطور است – باید وعده خود را در نسبت با این تغییر تعریف کنند. ثقل مرکزی هر شعار باید در نسبت با نقشه راه این تغییر راه باشد. سومین عنصر به تعریف جامعه هدف مربوط می‌شود. هر کاندیدا باید در جریان هر موج جامعه هدف بزرگ‌تری برای خود تعریف کند. اگر زبان یک کاندیدا در موج اول ادبیاتی همسان با پایگاه رای کادری – تشکیلاتی‌اش دارد، باید در این مرحله هم جامعه بزرگ‌تری را مخاطب خود فرض کند هم به دنبال برقراری ارتباط میان حامیان کادری – تشکیلاتی‌اش با جامعه هدف مرددان باشد. با در نظر گرفتن این ۳ عنصر، عمده کاندیداهای جبهه انقلاب، عنصر دوم و سوم را چندان در گفتار سیاسی خود لحاظ نکردند. این مساله مهم اگر در جریان ۴ مناظره باقیمانده لحاظ نشود، این احتمال وجود دارد که رای کاندیداهای جبهه انقلاب در همان رای کادری – تشکیلاتی فریز شود که عملا امکان بازیگری فعال را در موج سوم نیز سلب خواهد کرد.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا