گردشگری و اقامتی

دروازه براندنبورگ در چه سالی ساخته شد؟ تاریخچه کامل

دروازه براندنبورگ در چه سالی ساخته شده است؟

دروازه براندنبورگ، یکی از شناخته شده ترین نمادهای شهر برلین و کشور آلمان، بین سال های ۱۷۸۸ تا ۱۷۹۱ میلادی ساخته شد. این بنای عظیم الجثه، فراتر از یک سازه سنگی، قلبی تپنده از تاریخ، صلح و اتحاد آلمان را در خود جای داده است و هر ستون و مجسمه آن، داستانی از فراز و نشیب های یک ملت را روایت می کند.

دروازه براندنبورگ، که در قلب برلین جای خوش کرده، گویی شاهد زنده قرن ها تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین است. قدم زدن در کنار آن، حسی از اتصال به گذشته را در بازدیدکننده زنده می کند؛ گویی می توان پژواک قدم های پادشاهان، سربازان و رهبران را شنید که از زیر طاق های آن عبور کرده اند. این بنای تاریخی نه تنها نقطه عطفی در معماری نئوکلاسیک اروپا به شمار می رود، بلکه به نمادی جهانی از آزادی و امید تبدیل شده است. از میان دروازه های متعدد برلین در دوران گذشته، این تنها دروازه ای است که پابرجا مانده و همچنان با شکوه خود، روایتگر داستان های بی شماری است. سفری به برلین بدون تجربه حضور در کنار دروازه براندنبورگ، کامل نخواهد بود؛ چرا که در کنار این بنا، تاریخ به معنای واقعی کلمه زنده می شود و حس و حالی بی بدیل را به ارمغان می آورد.

ریشه های یک شاهکار: چرا و چگونه دروازه براندنبورگ متولد شد؟

برای درک عظمت دروازه براندنبورگ، باید به اواخر قرن هجدهم میلادی بازگردیم، زمانی که پادشاهی پروس در اوج قدرت خود قرار داشت و برلین به عنوان پایتخت، نیازمند نمادی درخور برای نمایش اقتدار، صلح و شکوهش بود. در آن دوران، اروپا از جنگ های طولانی و فرسایشی خسته شده بود و مردمان به دنبال آرامش و ثبات می گشتند. در این میان، پادشاه فردریک ویلهلم دوم پروس، با درکی عمیق از اهمیت نمادها در تثبیت قدرت و ترویج صلح، دستور ساخت بنایی را صادر کرد که قرار بود به عنوان «دروازه صلح» شناخته شود.

هدف اولیه از ساخت این دروازه، بسیار فراتر از یک سازه صرفاً نظامی یا دفاعی بود. این دروازه، ورودی اصلی و باشکوه به خیابان مشهور اونتر دن لیندن (Unter den Linden) به معنای زیر درختان نمدار بود؛ خیابانی که به قصر سلطنتی منتهی می شد و محور اصلی شهر محسوب می شد. دروازه براندنبورگ قرار بود نمادی از صلح پس از سال ها جنگ و ناآرامی باشد؛ نقطه ای که ورود به شهر از آنجا، حس آرامش و امنیت را به ارمغان آورد. پیش از این بنا، برلین دارای دیوارها و دروازه های متعددی بود که برای محافظت از شهر ساخته شده بودند، اما با گسترش شهر و نیاز به یک نماد جدید، تصمیم به جایگزینی خانه های نگهبانی ساده با این بنای عظیم گرفته شد.

از میان هجده دروازه تاریخی برلین که در گذشته وجود داشتند و بخشی از دیوار کاستوم برلین (یک دیوار حلقه ای که دور شهر تاریخی برلین کشیده شده بود) بودند، تنها دروازه براندنبورگ است که تا به امروز پابرجا مانده و به نمادی از پایداری و گذر از دل حوادث بدل شده است. این دروازه نه تنها نشان دهنده قدرت یک پادشاهی بود، بلکه آرزوهای مردمی را منعکس می کرد که به دنبال صلح و یکپارچگی در قلب قاره ای پرآشوب بودند.

معماری و طراحی: تجلی کلاسیک گرایی در قلب برلین

دروازه براندنبورگ، گوهری درخشان از معماری نئوکلاسیک است که زیبایی شناسی دوران باستان را با ظرافت خاصی در هم آمیخته است. طراحی این بنای خیره کننده، حاصل نبوغ کارل گوتهارد لانگهانس، معمار برجسته آلمانی است. لانگهانس، با الهام از معماری یونان باستان، به ویژه دروازه پروپیلائه (Propylaea) در آکروپولیس آتن، اثری را خلق کرد که هم با شکوه بود و هم پیامی از عظمت و پایداری را با خود حمل می کرد.

جزئیات ساختاری و مصالح

این دروازه عمدتاً از ماسه سنگ ساخته شده است که به آن استحکام و ظاهری ماندگار بخشیده است. ساختار اصلی آن شامل دوازده ستون به سبک دوریک است که به صورت دو ردیف شش تایی (شش ستون در هر سمت) در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند. این ستون ها، پنج گذرگاه را به وجود آورده اند. از این پنج گذرگاه، دو گذرگاه انتهایی برای استفاده عموم مردم در نظر گرفته شده بود، در حالی که سه گذرگاه مرکزی برای عبور و مرور خاندان سلطنتی و مهمانان ویژه اختصاص داشت. این تفکیک، خود نشان دهنده سلسله مراتب اجتماعی آن دوران بود.

ابعاد دروازه براندنبورگ نیز خود گواهی بر عظمت آن است: ارتفاع آن به ۲۶ متر می رسد، طول کلی آن ۶۵ متر و عمق آن ۱۱ متر است. هر یک از این اندازه ها، حس مقیاس پذیری و قدرت را به بیننده منتقل می کند. می توان تصور کرد که در زمان خود، عبور از زیر این طاق های بلند، چه حسی از هیبت و احترام را به بازدیدکنندگان القا می کرده است.

مجسمه کوادریگا: نماد پیروزی و دگرگونی

بر فراز دروازه براندنبورگ، مجسمه ای بی نظیر قرار دارد که به «کوادریگا» (Quadriga) معروف است. این مجسمه، الهه پیروزی (ویکتوریا) را نشان می دهد که بر ارابه ای سوار شده و چهار اسب آن را می کشند. این شاهکار هنری توسط یوهان گوتفرید شادو در سال ۱۷۹۳ میلادی ساخته شد و از همان ابتدا به نمادی از قدرت و پیروزی برای پروس تبدیل گشت. اما داستان این مجسمه، خود بخش جدایی ناپذیری از تاریخ پرفراز و نشیب دروازه براندنبورگ است.

مجسمه کوادریگا نه تنها از نظر بصری خیره کننده است، بلکه بار معنایی عمیقی را نیز به دوش می کشد. در طول تاریخ، این مجسمه شاهد تغییرات و تحولات بسیاری بوده است. در ابتدا، الهه صلح را به تصویر می کشید، اما پس از بازگشت از پاریس در سال ۱۸۱۴، صلیبی آهنی به عصای او افزوده شد که آن را به نماد پیروزی نظامی پروس بر ناپلئون تبدیل کرد. این تغییرات، نشان دهنده نبردهای سیاسی و نظامی بود که این دروازه به چشم خود دیده است. ایستادگی مجسمه کوادریگا در برابر گذر زمان و حوادث، آن را به نمادی از پایداری و مقاومت در برابر طوفان های تاریخ بدل ساخته است.

دروازه براندنبورگ در آینه تاریخ: از ناپلئون تا اتحاد آلمان

دروازه براندنبورگ تنها یک بنای تاریخی نیست؛ بلکه دفتری است از تاریخ پرماجرای آلمان، که هر بخش آن، فصلی از فراز و نشیب های این سرزمین را روایت می کند. از دوران باشکوه پادشاهی پروس تا روزهای تیره جنگ جهانی و سپس روشنایی اتحاد، این دروازه همواره در مرکز توجه بوده است.

دوران ناپلئون و اسارت کوادریگا

در اوایل قرن نوزدهم، تاریخ این دروازه با نام ناپلئون بناپارت گره خورد. در سال ۱۸۰۶ میلادی، پس از پیروزی های برق آسای ناپلئون و اشغال برلین، او که شیفته عظمت مجسمه کوادریگا شده بود، دستور داد تا آن را از بالای دروازه برداشته و به عنوان غنیمت جنگی به پاریس منتقل کنند. این اتفاق، شکستی تلخ و نمادین برای مردم پروس بود. کوادریگا برای سال ها در پاریس باقی ماند و گویی نماد قدرت فرانسه شده بود.

اما داستان به همین جا ختم نشد. پس از شکست ناپلئون در سال ۱۸۱۴ میلادی و اشغال پاریس توسط نیروهای ائتلاف، مجسمه کوادریگا به برلین بازگردانده شد. بازگشت این مجسمه، نه تنها یک پیروزی هنری، بلکه نمادی از بازگشت غرور ملی برای مردم آلمان بود. در این زمان، برای تأکید بر پیروزی نظامی پروس، صلیبی آهنی به عصای الهه پیروزی اضافه شد و کوادریگا را به نمادی از پیروزی نظامی تبدیل کرد.

جمهوری و نازی ها: شاهد رژه ها و مراسمات سیاسی

در طول قرن بیستم، دروازه براندنبورگ شاهد تغییرات رژیم های سیاسی متعددی در آلمان بود. در دوران جمهوری وایمار، این دروازه همچنان نمادی از برلین باقی ماند، اما با روی کار آمدن نازی ها در سال های پایانی دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰، کاربری نمادین آن دگرگون شد. نازی ها از این دروازه به عنوان صحنه ای باشکوه برای برگزاری رژه ها، مراسمات حزبی و نمایش قدرت استفاده می کردند. می توان تصور کرد که چگونه پرچم های صلیب شکسته از این دروازه آویخته می شدند و هزاران نفر زیر سایه آن به رژه می رفتند، که این دوران تیره، بخش جدایی ناپذیری از تاریخ این بناست.

جنگ جهانی دوم: پایداری در میان ویرانی

جنگ جهانی دوم، یکی از سیاه ترین فصول تاریخ برلین بود. شهر زیر بمباران های بی امان، به ویرانه ای تبدیل شد، اما دروازه براندنبورگ، به طرز اعجاب انگیزی، در میان این همه تخریب، پابرجا ماند. اگرچه آسیب های جدی دید و ستون هایش سوراخ های بی شماری بر اثر گلوله و ترکش برداشت، اما سقوط نکرد. پایداری آن در برابر این حجم از ویرانی، آن را به نمادی از مقاومت و سرسختی مردم برلین تبدیل کرد. پس از پایان جنگ، این دروازه به نمادی از بازسازی و امید برای آینده ای بهتر بدل شد و دولت های برلین شرقی و غربی با تلاش مشترک به احیای آن پرداختند.

دوران جنگ سرد و دیوار برلین: از جدایی تا وحدت

شاید تأثیرگذارترین دوره در تاریخ معاصر دروازه براندنبورگ، دوران جنگ سرد و ساخت دیوار برلین باشد. در تاریخ ۱۳ آگوست ۱۹۶۱ میلادی، با آغاز ساخت دیوار برلین، این دروازه به طور کامل بسته شد و به نقطه ای مرزی و نمادی از تقسیم و جدایی آلمان شرقی و غربی تبدیل گشت. میدان پاریسر پلاتز که زمانی محل آمد و شد و تجمع بود، به منطقه ای متروک و بی روح تبدیل شد و دیگر کسی نمی توانست آزادانه از دروازه عبور کند.

در این دوران تاریک، دروازه براندنبورگ به کانون توجهات جهانی تبدیل شد؛ محلی که رهبران جهان برای سخنرانی های نمادین در آن حضور می یافتند. یکی از مشهورترین این سخنرانی ها، مربوط به رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، در سال ۱۹۸۷ بود که با فریاد آقای گورباچف، این دیوار را خراب کنید! به نمادی از مبارزه برای آزادی تبدیل شد.

لحظه تاریخی و سرنوشت ساز، در تاریخ ۹ نوامبر ۱۹۸۹ میلادی فرا رسید؛ زمانی که دیوار برلین فروریخت. هزاران نفر از دو سوی دیوار، با شور و شوقی وصف ناپذیر، در مقابل دروازه براندنبورگ گرد هم آمدند تا جشن آزادی و اتحاد را برپا کنند. این صحنه، نمادی از پایان یک دوره طولانی از تقسیم و آغاز فصلی جدید از امید و یکپارچگی بود. در تاریخ ۲۲ دسامبر ۱۹۸۹، گذرگاه مرزی دروازه براندنبورگ رسماً بازگشایی شد و هلموت کوهل، صدراعظم آلمان غربی، به استقبال هانس مودرو، نخست وزیر آلمان شرقی رفت. این لحظه، تا ابد در تاریخ آلمان به عنوان نمادی از وحدت و پایان جدایی ثبت شده است.

دروازه براندنبورگ، از لحظه تولدش تا بازگشایی تاریخی اش پس از سقوط دیوار برلین، همواره تجسمی از امید به صلح و آزادی بوده است؛ نمادی زنده که داستان مقاومت و وحدت یک ملت را فریاد می زند.

بازسازی های مهم در دوران معاصر

پس از اتحاد آلمان، نیاز به بازسازی و مرمت این بنای تاریخی بیش از پیش احساس شد. دروازه براندنبورگ در تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۰۰ میلادی با هزینه ای بالغ بر شش میلیون یورو و با حمایت های خصوصی، تحت مرمت اساسی قرار گرفت. پس از این بازسازی گسترده، دروازه مجدداً در تاریخ ۳ اکتبر ۲۰۰۲ میلادی، همزمان با دوازدهمین سالگرد اتحاد مجدد آلمان، افتتاح شد. این بازسازی ها نه تنها به حفظ استحکام بنا کمک کرد، بلکه زیبایی و شکوه اولیه آن را نیز بازگرداند، تا این نماد باشکوه، آماده پذیرایی از نسل های آینده و روایت داستان هایش باشد.

رویدادها و جایگاه امروزی دروازه براندنبورگ

دروازه براندنبورگ امروزه فراتر از یک بنای تاریخی، به قلب تپنده رویدادهای ملی و بین المللی برلین تبدیل شده است. این بنا، با پیشینه ای غنی از حوادث و تحولات، اکنون نمادی از صلح، آزادی و همبستگی است و میزبان جشن ها، گردهمایی ها و تظاهرات مهمی است که بازتاب دهنده روح دموکراتیک و پویای آلمان متحد است.

میدان پاریسر پلاتز و مناطق اطراف دروازه براندنبورگ، به یکی از بزرگترین فضاهای عمومی برلین تبدیل شده اند که ظرفیت پذیرایی از بیش از یک میلیون نفر را دارند. این فضا، به طور منظم، شاهد برگزاری جشن های ملی و رویدادهای مهمی است. از جمله این رویدادها می توان به جشن سال نو میلادی اشاره کرد که هر ساله با حضور هزاران نفر و نمایش های آتش بازی خیره کننده، در این مکان برگزار می شود و فضای جشن و شادی را تا پاسی از شب در برلین حکم فرما می کند.

روز اتحاد آلمان، فستیوال سیلوستر، روز خیابان کریستوفر و تجمعات مرتبط با آن، نمایش بازی های مهم فوتبال بر روی صفحه های بزرگ، دوی ماراتون برلین و رویداد ساعت بر روی زمین، تنها بخشی از مناسبت های بی شماری هستند که در این مکان برگزار می شوند. این رویدادها، نشان دهنده زندگی و پویایی این نماد تاریخی هستند و آن را از یک شیء بی جان به مکانی زنده و پویا برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی تبدیل کرده اند.

علاوه بر این، دروازه براندنبورگ در رویدادهای بین المللی نیز نقش مهمی ایفا می کند. در مواقع حساس و برای ابراز همبستگی با ملت ها یا در پاسخ به رویدادهای جهانی، این دروازه با نورپردازی های خاصی مزین می شود که نماد حمایت و همبستگی دولت و مردم آلمان با سایر نقاط جهان است. این نورپردازی ها، که گاهاً با پرچم کشورها یا نمادهای خاصی همراه می شوند، پیام های صلح و اتحاد را به دوردست ها می فرستند.

نکته مهم دیگر اینکه، در سال های اخیر، بخش عمده ای از میدان پاریسر پلاتز که در اطراف دروازه قرار دارد، به یک منطقه عابر پیاده سنگفرش شده تبدیل شده است. این اقدام، نه تنها به حفظ بنا کمک می کند، بلکه تجربه ای دلپذیرتر و آرامش بخش تر را برای بازدیدکنندگان فراهم می آورد. این تغییر، دروازه براندنبورگ را به مقصدی آسان برای پیاده روی و گشت و گذار تبدیل کرده و به اهمیت گردشگری آن افزوده است. در کنار این همه شکوه و کاربری، دروازه براندنبورگ همچنان روایتگر گذشته است؛ گذشته ای که در هر رویداد جدید، بار دیگر زنده می شود و به ما یادآوری می کند که چگونه یک بنا می تواند نمادی از امید و انسانیت باشد.

برنامه ریزی برای بازدید: موقعیت مکانی و راه های دسترسی

بازدید از دروازه براندنبورگ، تجربه ای است که هر علاقه مند به تاریخ و فرهنگ باید آن را در برنامه سفر خود به برلین بگنجاند. این نماد باشکوه، به راحتی قابل دسترسی است و با توجه به موقعیت مرکزی آن، برنامه ریزی برای بازدید بسیار آسان است.

آدرس دقیق و دسترسی

دروازه براندنبورگ در قلب منطقه تاریخی برلین، در آدرس دقیق: Pariser Platz, 10117 Berlin, Germany واقع شده است. این موقعیت، آن را به نقطه ای ایده آل برای شروع یا پایان گشت و گذار در پایتخت آلمان تبدیل می کند.

دسترسی به دروازه براندنبورگ با استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی برلین که بسیار پیشرفته و کارآمد است، بسیار ساده است. شما می توانید از وسایل زیر برای رسیدن به این بنای تاریخی استفاده کنید:

  • مترو (U-Bahn): نزدیک ترین ایستگاه مترو به دروازه براندنبورگ، ایستگاه براندنبورگر تور (Brandenburger Tor) است که خط U5 از آن عبور می کند. پس از پیاده شدن در این ایستگاه، تنها چند قدم تا دروازه فاصله دارید.
  • قطار شهری (S-Bahn): ایستگاه براندنبورگر تور همچنین توسط خطوط S1, S2, S25 و S26 قطار شهری پوشش داده می شود. این خطوط، اتصال آسانی را از نقاط مختلف شهر فراهم می کنند.
  • اتوبوس: چندین خط اتوبوس نیز در نزدیکی دروازه براندنبورگ توقف دارند، از جمله خطوط ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰. این خطوط، اغلب از مسیرهای توریستی شهر عبور می کنند و راهی دلپذیر برای دیدن جاذبه ها در مسیر هستند.

نکات مهم برای بازدیدکنندگان

همانطور که پیشتر اشاره شد، میدان پاریسر پلاتز و اطراف دروازه براندنبورگ به یک منطقه عابر پیاده تبدیل شده اند. این بدان معناست که پارکینگی برای خودروهای شخصی در نزدیکی این بنا وجود ندارد. بنابراین، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی بهترین و راحت ترین گزینه است.

پیشنهاد می شود که برای بازدید از این منطقه، کفش راحت به پا داشته باشید، چرا که قدم زدن در اطراف دروازه و میدان پاریسر پلاتز، بخش جدایی ناپذیری از تجربه بازدید است. می توانید در کنار دروازه بایستید و عکس بگیرید، یا به تماشای هنرمندان خیابانی بپردازید که فضای پرنشاطی را ایجاد می کنند.

دروازه براندنبورگ نه تنها یک بنای دیدنی است، بلکه به شما فرصت می دهد تا در قلب تاریخ و فرهنگ برلین نفس بکشید و از نزدیک شاهد نمادی از پایداری و امید باشید. بازدید از آن، یادآور این نکته است که چگونه می توان از دل ویرانی ها برخاست و به سوی آزادی و اتحاد گام برداشت.

پرسش های متداول

دروازه براندنبورگ در چه سالی ساخته شده است؟

دروازه براندنبورگ بین سال های ۱۷۸۸ تا ۱۷۹۱ میلادی ساخته شد و در طول این سه سال، این شاهکار معماری نئوکلاسیک در قلب برلین شکل گرفت.

چه کسی دستور ساخت دروازه براندنبورگ را صادر کرد؟

دستور ساخت این دروازه باشکوه توسط فردریک ویلهلم دوم، پادشاه وقت پروس، به عنوان نمادی از صلح و قدرت پادشاهی اش صادر شد.

معمار دروازه براندنبورگ کیست؟

طراحی و معماری دروازه براندنبورگ بر عهده کارل گوتهارد لانگهانس، معمار برجسته آلمانی بود که با الهام از معماری یونان باستان، اثری بی بدیل خلق کرد.

چرا دروازه براندنبورگ نماد مهمی برای آلمان است؟

دروازه براندنبورگ به دلیل نقش محوری اش در رویدادهای تاریخی مهم آلمان، از جمله دوران ناپلئون، جنگ جهانی دوم و به ویژه اتحاد مجدد آلمان پس از سقوط دیوار برلین، به نمادی از صلح، آزادی، مقاومت و وحدت ملی تبدیل شده است.

مجسمه بالای دروازه براندنبورگ چه نام دارد و چه نمادی است؟

مجسمه بالای دروازه به کوادریگا (Quadriga) معروف است که الهه پیروزی (ویکتوریا) را بر ارابه ای با چهار اسب نشان می دهد. این مجسمه ابتدا نمادی از صلح بود، اما پس از بازگشت از پاریس در سال ۱۸۱۴، با افزودن صلیب آهنی، به نمادی از پیروزی نظامی پروس تبدیل شد.

آیا امکان بازدید از داخل دروازه براندنبورگ وجود دارد؟

دروازه براندنبورگ یک بنای بیرونی است و امکان بازدید از داخل ستون ها یا ساختار اصلی آن وجود ندارد. بازدیدکنندگان می توانند در اطراف آن قدم زده و از عظمت آن لذت ببرند.


جمع بندی

دروازه براندنبورگ، بیش از ۲۰۰ سال است که در قلب برلین ایستاده و با هر ستون و طاق خود، فصلی از تاریخ این سرزمین را روایت می کند. از روزهای اقتدار پادشاهی پروس و آرزوی صلح، تا دوران جنگ های ویرانگر و تقسیم بندی تلخ جنگ سرد، و در نهایت، تبدیل شدن به نمادی درخشان از آزادی و وحدت آلمان؛ این بنا همواره در کانون توجه بوده است. مجسمه کوادریگا بر فراز آن، نه تنها یک اثر هنری، بلکه نمادی زنده از پیروزی و دگرگونی است که داستان های بی شماری را در دل خود پنهان کرده است.

بازدید از دروازه براندنبورگ، تجربه ای فراموش نشدنی است که نه تنها شما را با معماری باشکوه نئوکلاسیک آشنا می کند، بلکه به شما امکان می دهد تا در محلی قدم بگذارید که شاهد تغییرات عمیق تاریخی و سیاسی بوده است. حس حضور در این مکان، حس اتصال به گذشته ای پرفراز و نشیب و درک عمیق تر از اهمیت صلح و اتحاد را به ارمغان می آورد. این دروازه، با پایداری خود در برابر طوفان های زمان، به ما یادآوری می کند که امید و آزادی، همواره راه خود را برای پیروزی پیدا خواهند کرد.

دروازه براندنبورگ نه تنها یک جاذبه گردشگری، بلکه نمادی زنده از روح ملتی است که از خاکستر گذشته برخاسته و به سوی آینده ای روشن گام برمی دارد. بی شک، هر سفری به برلین، با بازدید از این بنای اسطوره ای، کامل خواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا