کتاب

خلاصه کامل کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه اثر ژوزف مورفی

خلاصه کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه ( نویسنده ژوزف مورفی )

کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» اثر ژوزف مورفی، راهنمایی بی نظیر برای کشف پتانسیل های پنهان ذهن و استفاده از آن برای رسیدن به اهداف و آرزوهاست. این اثر ارزشمند به مخاطب می آموزد که چگونه با تغییر الگوهای فکری و باورهای درونی، واقعیت بیرونی خود را دگرگون کند و در زمینه هایی چون سلامت، ثروت، روابط و غلبه بر ترس ها، تحولات مثبتی را رقم بزند.

یکی از آثار کلاسیک و تأثیرگذار در حوزه خودیاری و روانشناسی، کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» نوشته ژوزف مورفی است. این کتاب، که از زمان انتشار خود همواره مورد توجه بسیاری از علاقه مندان به توسعه فردی و خودشناسی قرار گرفته، نه تنها به معرفی مفاهیم عمیق ذهن ناخودآگاه می پردازد، بلکه تکنیک های عملی و کاربردی را برای به کارگیری این قدرت در زندگی روزمره ارائه می دهد. ژوزف مورفی، به عنوان یکی از پیشگامان درک و ترویج قدرت های ذهنی، جایگاهی ویژه در میان نویسندگان این عرصه دارد. هدف این مقاله، ارائه یک خلاصه جامع و در عین حال عملی از آموزه های این کتاب است تا خوانندگان بتوانند با مفاهیم کلیدی آن آشنا شده و راهکارهای معرفی شده را در مسیر دستیابی به زندگی دلخواه خود به کار بندند. این راهنما، الهام بخش افرادی است که به دنبال بهبود کیفیت زندگی، دستیابی به پتانسیل های نهفته و مواجهه مؤثر با چالش های گوناگون هستند.

1. شناسنامه کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه

کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» (The Power of Your Subconscious Mind) یکی از شاهکارهای ادبی در زمینه خودیاری و روانشناسی است که توسط دکتر ژوزف مورفی، نویسنده و سخنران برجسته ایرلندی-آمریکایی، در سال 1963 منتشر شد. این کتاب بلافاصله پس از انتشار، به دلیل رویکرد نوآورانه و کاربردی خود در توضیح قدرت های پنهان ذهن انسان، به یکی از پرفروش ترین آثار در این ژانر تبدیل شد و تاکنون میلیون ها نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسیده و به بیش از 30 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

ژانر اصلی این کتاب خودیاری، روانشناسی کاربردی و متافیزیک است و برای تمامی افرادی که به دنبال رشد شخصی، بهبود کیفیت زندگی و دستیابی به اهدافشان هستند، مناسب قلمداد می شود. این کتاب معمولاً در حدود 250 تا 300 صفحه (بر اساس نسخه های مختلف و ترجمه ها) به چاپ رسیده است. در وب سایت های معتبر نقد کتاب مانند گودریدز (Goodreads)، این اثر امتیازات بالایی کسب کرده است که نشان از رضایت گسترده خوانندگان از محتوای آن دارد. «قدرت ذهن ناخودآگاه» به دلیل مثال های واقعی و تکنیک های عملی اش، همچنان پس از گذشت دهه ها، به عنوان یک منبع الهام بخش و راهگشا مورد مطالعه قرار می گیرد و آموزه های آن در زندگی مدرن نیز کاربردی است.

2. چرا باید به قدرت ذهن ناخودآگاه خود توجه کنیم؟ (مفاهیم بنیادی)

ذهن انسان، پیچیدگی های شگفت انگیزی دارد که بخش عمده ای از آن ها هنوز ناشناخته مانده اند. دکتر ژوزف مورفی در کتاب خود، تأکید ویژه ای بر اهمیت درک و بهره برداری از یکی از قدرتمندترین بخش های ذهن، یعنی ذهن ناخودآگاه دارد. توجه به این بخش از ذهن، می تواند کلید دستیابی به پتانسیل های بی پایان و ساختن زندگی مطابق با آرزوها باشد.

2.1. ذهن خودآگاه در برابر ذهن ناخودآگاه: جدال کوه یخ و اقیانوس

برای درک بهتر تفاوت و تعامل بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه، می توان از استعاره معروف «کوه یخ» استفاده کرد. ذهن خودآگاه همان بخش کوچکی از کوه یخ است که روی سطح آب نمایان است؛ این بخش منطقی، تحلیلی و ارادی ذهن است که وظیفه تفکر، استدلال، تصمیم گیری و درک واقعیت های بیرونی را بر عهده دارد. فرد از طریق ذهن خودآگاه به طور آگاهانه انتخاب می کند، شرایط را ارزیابی می کند و به آنها واکنش نشان می دهد.

در مقابل، ذهن ناخودآگاه بخش عظیم و پنهان کوه یخ است که در زیر سطح آب قرار دارد و حجم بسیار بزرگ تری از کل ذهن را شامل می شود. این بخش، سرچشمه باورها، عادات، خاطرات، غرایز، خلاقیت، و احساسات عمیق است. ذهن ناخودآگاه به طور مستقیم با ذهن خودآگاه در ارتباط است، اما بدون قضاوت و تجزیه و تحلیل، هر آنچه را که توسط ذهن خودآگاه به آن تلقین شود، می پذیرد و آن را به واقعیت تبدیل می کند. می توان ذهن خودآگاه را به ناخدای کشتی و ذهن ناخودآگاه را به موتورخانه و خدمه آن تشبیه کرد. ناخدا (خودآگاه) تصمیم می گیرد به کجا برود، اما این خدمه (ناخودآگاه) هستند که نیروی لازم برای حرکت کشتی را فراهم کرده و دستورات را بدون چون و چرا اجرا می کنند. اغلب اوقات، این بخش پنهان است که بیشترین تأثیر را بر زندگی و سرنوشت افراد دارد.

2.2. ناخودآگاه چگونه کار می کند؟ (مکانیزم پذیرش و واکنش)

مکانیزم کارکرد ذهن ناخودآگاه بسیار ساده و در عین حال قدرتمند است: این بخش از ذهن هر آنچه را که به آن تلقین شود، بدون قضاوت و بدون تمییز خوب از بد، می پذیرد و در صدد عملی کردن آن برمی آید. می توان ذهن ناخودآگاه را به زمینی حاصلخیز تشبیه کرد که هر بذری – خواه بذر مثبت و خواه بذر منفی – در آن کاشته شود، رشد کرده و به ثمر می رسد. این بدان معناست که اگر فردی مداوماً افکار منفی، ترس ها یا محدودیت ها را در ذهن خود بپروراند، ناخودآگاه آنها را به عنوان دستورالعمل پذیرفته و شرایطی را در زندگی بیرونی ایجاد می کند که با آن افکار همسو باشد.

نقش عواطف و احساسات در نفوذ به ناخودآگاه بسیار پررنگ است. هر فکر یا تصوری که با احساس قوی همراه باشد، با سرعت و عمق بیشتری در ذهن ناخودآگاه جای می گیرد. به عنوان مثال، اگر فردی با تمام وجود و احساسی عمیق، تصویری از موفقیت را در ذهن خود تجسم کند، ناخودآگاه آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفته و شروع به برنامه ریزی برای دستیابی به آن می کند. برعکس، نگرانی و ترس مداوم نیز به همین ترتیب در ناخودآگاه ثبت شده و می تواند به واقعیت تبدیل شود. بنابراین، کلید استفاده مؤثر از این قدرت، هوشیاری نسبت به افکاری است که به ذهن راه داده می شوند و انتخاب آگاهانه افکار مثبت و سازنده برای کاشت در این زمین حاصلخیز است.

3. آموزه های کلیدی ژوزف مورفی: چگونه ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنیم؟

ژوزف مورفی، با بهره گیری از سال ها تجربه و مطالعه، راهکارهای عملی و اثبات شده ای را برای برنامه ریزی هدفمند ذهن ناخودآگاه ارائه می دهد. این آموزه ها، ابزارهایی قدرتمند برای دگرگون سازی زندگی و دستیابی به آرزوها هستند. آشنایی با این تکنیک ها، درک عمیق تری از نحوه کارکرد ذهن و چگونگی به کارگیری آن برای رسیدن به موفقیت را فراهم می آورد.

3.1. قدرت باور و باور خاموش: بذرپاشی در زمین حاصلخیز ناخودآگاه

یکی از مهمترین آموزه های مورفی، تأکید بر قدرت بی چون و چرای باور است. او معتقد است که تلاش زیاد و تقلا برای رسیدن به هدف، گاهی اوقات می تواند نتیجه عکس داشته باشد. دلیل آن این است که تلاش بیش از حد، نشانه عدم ایمان کامل به وقوع آن خواسته است. ذهن ناخودآگاه، به باور خاموش بهترین پاسخ را می دهد؛ یعنی پذیرشی آرام و بی قید و شرط، بدون شک و تردید. این باور خاموش، مانند بذری است که در زمین حاصلخیز کاشته می شود و بدون نیاز به زور و فشار، رشد می کند و به ثمر می نشیند.

برای ایجاد این باورهای عمیق در ناخودآگاه، فرد باید ابتدا آنچه را که می خواهد، با تمام وجود و بدون هیچ تردیدی باور کند. این باور باید چنان قوی باشد که گویی آن خواسته از قبل تحقق یافته است. مورفی با مثال های متعددی نشان می دهد که چگونه افرادی تنها با رها کردن نگرانی و اعتماد کامل به ذهن ناخودآگاه خود، به خواسته هایشان رسیده اند. داستان فردی که سال ها برای یافتن شغل مناسب تقلا می کرد و هر بار با شکست مواجه می شد، اما پس از پذیرش آرام این حقیقت که شغل دلخواهش از قبل برایش در نظر گرفته شده و رها کردن تقلا، به ناگاه فرصتی بی نظیر برایش فراهم شد، نمونه ای از قدرت باور خاموش است. کلید این فرآیند، اجازه دادن به ناخودآگاه است تا بدون دخالت و قضاوت ذهن خودآگاه، راه حل را بیابد و آن را متجلی کند.

3.2. تجسم خلاق و تخیل: نقشه ای برای واقعیت شما

تجسم خلاق، یکی از مؤثرترین تکنیک ها برای برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه است. ژوزف مورفی آن را به مثابه ساختن یک فیلم ذهنی از واقعیت دلخواه افراد توصیف می کند. این تکنیک، فراتر از صرفاً فکر کردن به خواسته هاست؛ شامل دیدن، شنیدن و احساس کردن تمام جزئیات آنچه فرد مایل است در زندگی اش تجربه کند، می باشد.

مراحل گام به گام این تکنیک شامل موارد زیر است:

  1. تصویرسازی ذهنی واضح: فرد باید تصویری کاملاً شفاف و واقعی از هدف خود در ذهن ایجاد کند. هرچه این تصویر جزئی تر و زنده تر باشد، تأثیر آن بر ناخودآگاه بیشتر است.
  2. احساس عمیق: تنها دیدن کافی نیست؛ فرد باید احساس کند که همین حالا در حال تجربه آن واقعیت دلخواه است. احساس شادی، آرامش، موفقیت و قدردانی از تحقق آن هدف، بسیار حیاتی است. این احساسات قوی، به پیام اجازه می دهند تا به عمق ذهن ناخودآگاه نفوذ کند.
  3. تکرار: این فیلم ذهنی باید به طور مداوم و منظم، به ویژه قبل از خواب و بلافاصله پس از بیداری، تکرار شود. تکرار، پیام را در ذهن ناخودآگاه حکاکی می کند.

مورفی مثال های واقعی فراوانی از تحقق رویاها از طریق تجسم خلاق ارائه می دهد. داستان بیماری که با تجسم مداوم سلامتی کامل خود و احساس بهبود، توانست از بیماری لاعلاج شفا یابد، یا زنی که با تصویرسازی واضح خانه ایده آل خود، آن را با تمام جزئیات جذب کرد، از نمونه های بارز این تکنیک هستند. در یکی از معروف ترین مثال های مورفی، او داستان افرادی را روایت می کند که با استفاده از «روش فیلم ذهنی» توانستند خانه های خود را با قیمتی مناسب و در زمانی کوتاه بفروشند. این افراد قبل از خواب، تصور می کردند که پول حاصل از فروش را دریافت کرده اند و خوشحال و سپاسگزارند. ذهن ناخودآگاه آن ها، سپس راه را برای جذب خریدار مناسب هموار کرد. این تکنیک، در جذب شغل مورد علاقه، یافتن شریک زندگی و حتی شفای جسمانی نیز کاربرد فراوان دارد.

3.3. دعا و تاییدات مثبت (Affirmations): گفتگوی مستقیم با ضمیر پنهان

ژوزف مورفی مفهوم دعای علمی را معرفی می کند که با دعای سنتی تفاوت دارد. دعای علمی، بیش از صرفاً درخواست کردن، یک باور و انتظار عمیق برای تحقق خواسته است. این دعا شامل تکرار جملات مثبت و سازنده (تأییدات مثبت یا Affirmations) است که با هدف برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه بیان می شوند.

اصول نوشتن و تکرار تأییدات موثر و مثبت عبارتند از:

  1. مثبت و در زمان حال: جملات باید به صورت مثبت و گویی از قبل محقق شده اند، بیان شوند. مثلاً به جای نمی خواهم فقیر باشم، باید گفت: من همواره در وفور و فراوانی مالی قرار دارم.
  2. مشخص و واضح: تأییدات باید دقیق و مشخص باشند و ابهامی نداشته باشند.
  3. احساسی: مهمترین جنبه، بیان تأییدات با احساس قوی و باور قلبی است. فرد باید هنگام تکرار جملات، احساس کند که آن واقعیت در حال حاضر وجود دارد.
  4. تکرار: تکرار روزانه و مداوم، به ویژه در حالت آرامش و قبل از خواب، به تثبیت این پیام ها در ناخودآگاه کمک می کند.

مورفی توضیح می دهد که ذهن ناخودآگاه، به زبان احساس و باور پاسخ می دهد. وقتی فردی یک تأیید مثبت را با ایمان کامل و احساس قوی تکرار می کند، ذهن ناخودآگاه آن را به عنوان یک حقیقت پذیرفته و منابع و فرصت ها را برای تحقق آن بسیج می کند. بسیاری از افرادی که با بیماری دست و پنجه نرم می کردند، با تکرار تأییداتی مبنی بر سلامتی کامل و شفا یافتن، بهبود چشمگیری را تجربه کرده اند. این روش، یک گفتگوی مستقیم با ضمیر پنهان است که می تواند باورهای محدودکننده را با باورهای قدرتمند جایگزین کند.

3.4. خواب و رویا: دروازه ای به ضمیر ناخودآگاه

خواب و رویا، یکی از قدرتمندترین دروازه ها به سوی ضمیر ناخودآگاه هستند. ژوزف مورفی تأکید می کند که ساعات قبل از خواب، بهترین زمان برای کاشت ایده ها و خواسته ها در ذهن ناخودآگاه است، زیرا در این زمان، ذهن خودآگاه آرام تر شده و مقاومت کمتری در برابر پذیرش پیام ها دارد.

فرد می تواند قبل از خواب، مشکلات خود را به ناخودآگاه بسپارد. این کار به معنای فکر کردن وسواس گونه به مشکل نیست، بلکه به معنای بیان صریح و روشن خواسته یا سؤال به ذهن ناخودآگاه و سپس رها کردن آن با این باور است که ناخودآگاه در طول شب راه حل را پیدا خواهد کرد. بسیاری از مخترعان، هنرمندان و دانشمندان گزارش داده اند که راه حل مسائل پیچیده یا ایده های خلاقانه خود را در خواب یا بلافاصله پس از بیداری به دست آورده اند.

نقش خواب در بازیابی انرژی و دریافت الهامات نیز بسیار حیاتی است. در طول خواب، بدن فیزیکی ترمیم می شود، اما ذهن ناخودآگاه همچنان فعال است و بر روی اطلاعات و خواسته هایی که به آن سپرده شده، کار می کند. این قدرت های شهودی ناخودآگاه می توانند فرد را به سمت تصمیمات درست هدایت کنند. مورفی داستان زنی را روایت می کند که پیشنهاد شغلی بسیار خوبی در شهری دیگر دریافت کرده بود، اما نمی توانست تصمیم بگیرد. او قبل از خواب از ذهن ناخودآگاهش درخواست راهنمایی کرد و صبح روز بعد، احساس قوی داشت که نباید آن پیشنهاد را بپذیرد. ماه ها بعد، شرکت مورد نظر ورشکست شد و انتخاب او تأیید شد. این نشان می دهد که چگونه ذهن ناخودآگاه می تواند در حالت خواب، به بینش ها و راهنمایی هایی دست یابد که در بیداری ممکن نیستند.

«هر آنچه که در ضمیر ناخودآگاه خود می کارید، باید در بدن و محیط خود درو کنید.»

4. کاربردهای شگفت انگیز قدرت ذهن ناخودآگاه در زندگی شما

قدرت ذهن ناخودآگاه تنها به نظریه ها محدود نمی شود؛ بلکه کاربردهای عملی و شگفت انگیزی در تمامی ابعاد زندگی انسان دارد. ژوزف مورفی در کتاب خود، به تفصیل توضیح می دهد که چگونه می توان از این نیروی پنهان برای بهبود سلامت، جذب ثروت، تقویت روابط و غلبه بر ترس ها استفاده کرد. هر یک از این کاربردها، با مثال های واقعی و ملموس، به خواننده نشان می دهد که تغییر درونی، می تواند به تحولات بیرونی چشمگیر منجر شود.

4.1. شفای جسم و روح: ذهن ناخودآگاه، بهترین پزشک شما

ژوزف مورفی تأکید می کند که ارتباط عمیقی بین افکار و باورهای افراد و سلامت جسمانی وجود دارد. ذهن ناخودآگاه، قدرت بی نهایتی در شفابخشی دارد و می تواند بهترین پزشک برای بدن باشد. او معتقد است که هر بیماری ابتدا در ذهن شکل می گیرد و سپس در جسم نمود پیدا می کند؛ بنابراین، با تغییر الگوهای فکری و باورهای درونی، می توان به شفا دست یافت.

مورفی مثال های متعددی از بیماران شفا یافته ارائه می دهد که با تغییر باورهایشان و تلقین مداوم سلامتی به ذهن ناخودآگاه خود، از بیماری های لاعلاج رهایی یافته اند. یکی از این داستان ها مربوط به زنی است که سال ها از بیماری پوستی رنج می برد. او پس از مطالعه آموزه های مورفی، هر شب قبل از خواب و هر صبح پس از بیداری، شروع به تجسم پوست سالم و بی عیب و نقص خود کرد و احساس می کرد که کاملاً شفا یافته است. او حتی تصویری از پوست دوران جوانی اش را به وضوح در ذهنش می پروراند و با تمام وجود شکرگزار این سلامتی بود که هنوز در واقعیت فیزیکی اش ظاهر نشده بود. پس از چند هفته، علائم بیماری به تدریج ناپدید شدند و او به طور کامل بهبود یافت.

این شفابخشی تنها به بیماری های جسمی محدود نمی شود؛ شفای روح نیز در گرو تغییر افکار منفی، بخشیدن خود و دیگران، و رها کردن کینه و خشم است. وقتی ذهن از باورهای مخرب و افکار مسموم رها می شود، بدن نیز مسیر شفا را طی می کند. مورفی بیماران را تشویق می کند که به جای تمرکز بر بیماری، تصویر کاملی از سلامتی و شادابی را در ذهن خود خلق کنند و با ایمان کامل، آن را به ذهن ناخودآگاه خود بسپارند. این روند، گواه قدرت عظیم ذهن در ترمیم و بازسازی است.

4.2. جذب ثروت و فراوانی: رها کردن باورهای محدود کننده مالی

بسیاری از افراد با وجود تلاش زیاد، در جذب ثروت و فراوانی ناکام می مانند، زیرا ناخودآگاه آن ها مملو از باورهای محدودکننده مالی است. ژوزف مورفی توضیح می دهد که ثروت و فراوانی، ابتدا باید در ذهن و سپس در واقعیت مادی ظاهر شوند. ذهنیت فقر، که ریشه در ترس، حسادت و کمبود دارد، مانع اصلی جذب ثروت است.

برای جذب ثروت، فرد باید باورهای محدودکننده مانند پول بد است یا فقط با سخت کوشی می توان پولدار شد را رها کند. مورفی تأکید می کند که احساس ثروت داشتن، ثروت را به وجود می آورد. این به معنای تظاهر به پولدار بودن نیست، بلکه به معنای پرورش حس فراوانی، قدردانی و ایمان به اینکه کائنات به طور مداوم ثروت را به سوی او روانه می کند. او داستانی از یک داروساز جوان را روایت می کند که آرزو داشت داروخانه خودش را داشته باشد، اما هیچ پولی نداشت. او هر شب قبل از خواب، خودش را در حال مدیریت داروخانه خودش، ارائه خدمات به مشتریان و احساس رضایت عمیق از کارش تجسم می کرد. او این تصویر را با شور و اشتیاق واقعی در ذهنش زنده نگه می داشت. پس از مدتی، او فرصت شغلی در یک داروخانه بزرگ پیدا کرد، سپس به مدیر آنجا تبدیل شد و در نهایت، پس انداز کافی برای خرید داروخانه خودش را به دست آورد. این نمونه ای است که چگونه تجسم و اشتیاق، به تحقق اهداف مالی کمک می کند.

نحوه غلبه بر حسادت و افکار منفی نسبت به پول نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. مورفی پیشنهاد می کند به جای حسادت به ثروتمندان، برای آن ها آرزوی ثروت بیشتر کنیم، چرا که این نوع نگرش به ذهن ناخودآگاه سیگنال می دهد که فرد نیز سزاوار فراوانی است. همچنین، نوشتن مبالغ دلخواه و تجسم دریافت آن پول با حس شکرگزاری، می تواند ناخودآگاه را برای جذب آن برنامه ریزی کند.

4.3. بهبود روابط و جذب شریک ایده آل: آینه ای از درون شما

کیفیت روابط افراد، بازتابی از الگوهای فکری و باورهای درونی آن هاست. ژوزف مورفی بر این باور است که ذهن ناخودآگاه می تواند به جذب روابط سالم و شریک زندگی ایده آل کمک کند، به شرط آنکه فرد ابتدا باورهای خود را نسبت به روابط و خودش تغییر دهد. اغلب، الگوهای فکری منفی و ترس های ناخودآگاه، باعث جذب روابط نامناسب یا تکرار تجربیات تلخ گذشته می شوند.

برای بهبود روابط موجود یا جذب یک شریک ایده آل، مورفی تکنیک هایی را پیشنهاد می کند که بر تغییر درونی تمرکز دارند. یکی از این تکنیک ها، تمرین تعریف ویژگی های شریک ایده آل است. فرد باید با جزئیات کامل، ویژگی های اخلاقی، شخصیتی و حتی ظاهر فیزیکی شریک مورد نظر خود را توصیف کند. سپس، هر شب قبل از خواب، خود را در حال تجربه یک رابطه ایده آل با آن شخص، با تمام احساسات شادی و آرامش، تجسم کند. مورفی داستان معلمی را روایت می کند که چندین بار ازدواج ناموفق داشت، زیرا ناخودآگاهش به دلیل برخی الگوهای فکری، همواره شرکای منفعل و ضعیف را جذب می کرد. او با تغییر رویکرد خود و تجسم روزانه شوهر ایده آلش با ویژگی های قوی، مهربان و مسئولیت پذیر، توانست الگوی گذشته را بشکند. او سپس به عنوان مسئول پذیرش در مطب یک پزشک مشغول به کار شد و به سرعت متوجه شد که آن پزشک، همان مرد سالم و موفقی است که او تصور می کرد. آن ها ازدواج کردند و زندگی مشترک خوبی داشتند. این نشان می دهد که وقتی فرد درونیات خود را هماهنگ می کند، واقعیت بیرونی نیز پاسخ می دهد.

علاوه بر این، برای بهبود روابط موجود، فرد باید افکار و احساسات منفی نسبت به طرف مقابل را با عشق، احترام و بخشش جایگزین کند و در ذهنش تصویری از یک رابطه شاد و هماهنگ را پرورش دهد. ذهن ناخودآگاه به مرور زمان این تغییرات را در رفتار و نگرش فرد منعکس می کند و منجر به بهبود چشمگیر در روابط می شود.

4.4. غلبه بر ترس ها و عادات مخرب: نوری بر تاریکی ناخودآگاه

ترس ها و عادات مخرب، اغلب ریشه در افکار غلط و تلقین های منفی دارند که در ضمیر ناخودآگاه فرد جای گرفته اند. ژوزف مورفی تأکید می کند که تمامی ترس ها، حتی ترس از هیولاهای زیر تخت در کودکی، بر اساس افکار نادرست ساخته شده اند و با مقابله با آنها و جایگزینی شان با افکار مثبت، می توان وحشت را کاهش داد و بر آن ها غلبه کرد.

یکی از رایج ترین ترس ها، ترس از شکست و ناتوانی است. مورفی داستان فردی را نقل می کند که سال ها با اعتیاد به الکل دست و پنجه نرم می کرد. ترس از شکست مجدد و ناتوانی در ترک، او را فلج کرده بود. تنها پس از از دست دادن خانواده اش، تصمیم گرفت با این ترس ها روبرو شود. او خود را در حالت آرامش قرار داد و شروع به تجسم دخترش کرد که او را به خاطر هوشیاری و ترک الکل ستایش می کند. او این تصویر را با احساس قوی شادی و رهایی از اعتیاد همراه می کرد. از طریق این فرآیند مداوم تجسم و باور، او توانست به تدریج بر اعتیاد خود غلبه کند و زندگی سالمی را آغاز نماید.

ترس از پیری نیز یکی دیگر از ترس های رایج است که می توان با اصلاح فرآیندهای فکری بر آن غلبه کرد. مورفی می گوید فرد زمانی پیر می شود که از رویاپردازی و یادگیری مهارت های جدید دست بکشد. او داستان مدیری را روایت می کند که در 65 سالگی بازنشسته شد. به جای ترس از سال های پایانی عمر، او بازنشستگی را فرصتی برای دنبال کردن علایق همیشگی اش، مانند عکاسی و سفر، دید. او در کلاس های عکاسی شرکت کرد، به دور دنیا سفر کرد و عکس گرفت و در نهایت به یک سخنران موفق در این زمینه تبدیل شد. اشتیاق ساده او برای این سرگرمی، او را به ادامه یادگیری سوق داد و قلبش را جوان نگه داشت، در نتیجه ذهن و بدنش نیز از همین روش پیروی کردند و او سالیان سال با نشاط و فعال زندگی کرد.

تکنیک های مورفی برای غلبه بر ترس، شامل تجسم مداوم خود در حال انجام کاری است که از آن می ترسند، با این تفاوت که این بار آن کار با موفقیت و شادی انجام می شود. با تمرین ذهنی این پیروزی، ایده آن در ناخودآگاه ریشه می گیرد و به تدریج ترس از بین می رود. این رویکرد به افراد کمک می کند تا کنترل زندگی خود را به دست گیرند و محدودیت های ذهنی را کنار بگذارند.

4.5. موفقیت شغلی و حرفه ای: مسیر سه گانه ژوزف مورفی

ژوزف مورفی برای دستیابی به موفقیت شغلی و حرفه ای، یک مسیر سه گانه را پیشنهاد می کند که بر پایه های عمیق روانی و معنوی بنا شده است. این سه گام، نه تنها به کسب دستاوردها، بلکه به کسب رضایت درونی و سعادت پایدار در مسیر شغلی کمک می کنند.

  1. گام اول: عشق به کار (اشتیاق واقعی)

    مورفی تأکید می کند که برای رسیدن به موفقیت و رضایت حقیقی در کار، فرد باید عاشق کاری باشد که انجام می دهد. این عشق ورزیدن به کار، کیفیت زندگی را به شدت افزایش می دهد و باعث می شود فرد احساس نکند که کار می کند، بلکه در حال انجام یک فعالیت لذت بخش و معنادار است. زمانی که فرد عاشق کار خود است، در آن ریشه می دواند و انگیزه ای بی حد و حصر برای ادامه و پیشرفت پیدا می کند. حتی اگر یافتن شغلی که فرد واقعاً عاشق آن باشد دشوار به نظر برسد، مورفی توصیه می کند که با ایمان و اطمینان کامل، به دنبال آن بگردد و به ذهن ناخودآگاه خود اجازه دهد تا راه را نشان دهد. داستان فردی که سال ها در شغلی که دوست نداشت کار می کرد و احساس خستگی و نارضایتی دائمی داشت، اما با پذیرش این حقیقت که شایسته شغلی است که به آن عشق می ورزد و تجسم روزانه خود در حال انجام آن شغل ایده آل، توانست مسیر حرفه ای خود را تغییر دهد و به جایگاهی برسد که هر روز با اشتیاق از خواب بیدار می شد، گواه این اصل است.

  2. گام دوم: تخصص (تسلط و مهارت)

    پس از یافتن شغلی که فرد به آن عشق می ورزد، گام بعدی دستیابی به تخصص و تسلط در آن زمینه است. مورفی معتقد است که کامل انجام دادن یک کار حرفه ای، پاداش های فراوانی به ارمغان می آورد و به فرد امکان می دهد در حوزه کاری خود به یک پیشرو تبدیل شود. تسلط بر کار نه تنها رضایت خاطر عمیقی به همراه دارد، بلکه منجر به موفقیت اقتصادی بیشتر و اعتبار حرفه ای نیز می شود. این مرحله نیازمند تعهد به یادگیری مداوم، تمرین و بهبود مهارت هاست. فردی که با اشتیاق وارد یک حوزه می شود و سپس با تمرکز و تلاش، به یک متخصص در آن تبدیل می گردد، نه تنها از کار خود لذت می برد، بلکه به منبعی ارزشمند برای دیگران و جامعه تبدیل می شود.

  3. گام سوم: نوع دوستی (خدمت به بشریت)

    جوزف مورفی نوع دوستی و خدمت به بشریت را به عنوان مهمترین مرحله برای رسیدن به اوج خوشبختی و موفقیت پایدار توصیف می کند. عشق به کار و تخصص تنها کافی نیستند؛ انگیزه های فرد باید فراتر از خواسته های خودخواهانه باشد. بیشترین سعادت و رضایت زمانی به دست می آید که فرد انگیزه های خود را به هدفی بزرگتر از خود گره بزند؛ یعنی علتی که در خدمت بشریت باشد. این می تواند شامل ارائه محصولی با کیفیت که زندگی مردم را بهبود می بخشد، خدماتی که مشکلات جامعه را حل می کند، یا حتی به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات برای رشد دیگران باشد. وقتی کار فرد با هدف خدمت و کمک به دیگران همراه می شود، نه تنها از نظر مادی موفق تر خواهد شد، بلکه احساس معنا و هدف عمیق تری را در زندگی خود تجربه خواهد کرد.

5. نکات کلیدی و هشدارها در استفاده از قدرت ذهن ناخودآگاه

استفاده از قدرت ذهن ناخودآگاه، با وجود تمام پتانسیل های شگفت انگیز خود، نیازمند رعایت اصول و هشدارهایی است تا نتایج مطلوب حاصل شود و از بروز مشکلات جلوگیری گردد. ژوزف مورفی در کتابش بر این نکات تأکید فراوان دارد:

  • لزوم تداوم و تکرار در تمرینات: ذهن ناخودآگاه با تکرار برنامه ریزی می شود. یک یا دو بار تجسم یا تکرار تأییدات کافی نیست. فرد باید با پشتکار و به طور مداوم، پیام های مثبت را به ناخودآگاه خود ارسال کند. این پایداری، مانند آبیاری منظم یک بذر است تا به درختی تنومند تبدیل شود.
  • اهمیت ایمان و عدم تردید: هر گونه شک و تردید، مانند علف هرز، می تواند بذرهای کاشته شده در ناخودآگاه را از بین ببرد. فرد باید با ایمان کامل و بدون هیچ تردیدی به قدرت ذهن ناخودآگاه و تحقق خواسته های خود باور داشته باشد. زمانی که فرد به ناخودآگاه خود یک پیام متناقض (خواستن و شک کردن همزمان) ارسال می کند، ناخودآگاه گیج شده و نمی تواند به درستی عمل کند.
  • چرا ذهن ناخودآگاه شوخی نمی فهمد؟ (جدی بودن تلقینات): ذهن ناخودآگاه شوخ طبعی و کنایه را درک نمی کند؛ هر آنچه به آن تلقین شود، به معنای واقعی و بدون قضاوت پذیرفته می شود. بنابراین، فرد باید در انتخاب کلمات و افکار خود نهایت دقت را به کار گیرد و از تلقینات منفی حتی به شوخی نیز پرهیز کند. مثلاً گفتن وای، من همیشه بدشانسم حتی اگر به شوخی باشد، می تواند در ناخودآگاه ثبت شود و به واقعیت تبدیل گردد.
  • پرهیز از افکار و جملات منفی: ذهن ناخودآگاه به محض دریافت یک فکر یا جمله منفی، آن را به عنوان یک فرمان می پذیرد. فرد باید به طور آگاهانه از افکار، کلمات و جملات منفی پرهیز کرده و بلافاصله آن ها را با معادل های مثبت جایگزین کند. به جای نمی خواهم مریض شوم، باید گفت: من همواره در سلامتی کامل به سر می برم.
  • نقش شکرگزاری و قدردانی: شکرگزاری، یکی از قوی ترین احساساتی است که می تواند ذهن ناخودآگاه را برنامه ریزی کند. وقتی فرد برای آنچه دارد و برای آنچه قرار است به دست آورد، شکرگزاری می کند، احساس فراوانی و رضایت را به ناخودآگاه خود ارسال می کند. این احساس، مانند یک آهنربا، اتفاقات مثبت بیشتری را جذب می کند و چرخه مثبت اندیشی را تقویت می بخشد.

6. بخش هایی از متن اصلی کتاب (نقل قول های برگزیده و تاثیرگذار)

کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» سرشار از جملات و آموزه هایی است که قلب و ذهن خواننده را به چالش می کشد و او را به سمت تغییرات مثبت هدایت می کند. در ادامه به برخی از این نقل قول های برگزیده و تأثیرگذار اشاره می شود:

«ذهن خود را با مفاهیم هماهنگی، سلامتی، آرامش و حسن نیت مشغول کنید و خواهید دید شگفتی هایی در زندگی تان اتفاق می افتد.»

«تنها روشی که شخص دیگری می تواند شما را ناراحت کند از طریق فکر خودتان است.»

«راه خلاص شدن از تاریکی با نور است. راه غلبه بر سرما با گرما است. راه غلبه بر اندیشه منفی جایگزینی آن با اندیشه خوب است. خوب ها را تأیید کنید و بدها خودشان از بین می روند.»

«شما باید اطمینان حاصل کنید که به ناخودآگاهتان فقط پیشنهاداتی می دهید که باعث بهبود، برکت، تعالی و الهام بخشیدن شما در همه راه ها می شود. به یاد داشته باشید که ضمیر ناخودآگاه شما نمی تواند شوخی را بفهمد.»

«وقتی که علاقه خود را به زندگی از دست می دهید، پیر می شوید. وقتی دیگر خواب نمی بینید، تشنه دانستن حقایق جدید نیستید و به دنبال دنیاهای جدید برای تسخیر نیستید. وقتی ذهن شما به روی ایده های جدید، علایق جدید باز باشد و وقتی پرده را بالا می کشید و می گذارید آفتاب و الهام حقایق جدید زندگی و جهان را وارد کنید، جوان و وابسته به زندگی خواهید بود.»

7. صاحب نظران و خوانندگان درباره «قدرت ذهن ناخودآگاه» چه می گویند؟

کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» از زمان انتشار خود، بازخوردهای گوناگونی را از سوی منتقدان، متخصصان روانشناسی و خوانندگان عمومی دریافت کرده است. بسیاری این کتاب را به عنوان یک اثر پیشگام و الهام بخش در حوزه خودیاری و قدرت ذهن ستوده اند، در حالی که برخی دیگر انتقاداتی را نیز مطرح کرده اند.

بازخوردهای مثبت:
* بسیاری از خوانندگان، این کتاب را یک «شاه کلید موفقیت» نامیده اند که می تواند دیدگاه افراد را نسبت به توانایی هایشان تغییر دهد. آن ها بر این باورند که آموزه های مورفی، بخصوص در مورد قدرت باور و تجسم، به آن ها کمک کرده تا به اهداف بزرگی در زندگی دست یابند.
* افرادی که به دنبال راهکارهای عملی برای غلبه بر ترس ها، بهبود وضعیت مالی و روابط خود بوده اند، «قدرت ذهن ناخودآگاه» را بسیار کاربردی یافته اند. مثال های واقعی و داستان های شفابخشی که در کتاب آمده است، برای بسیاری از خوانندگان ملموس و الهام بخش بوده است.
* رنجیت راویندر، یکی از منتقدان، این کتاب را «یک کتاب عالی» توصیف کرده که «جنبه های روانشناختی ذهن را به روشی قابل فهم بیان می کند.»
* «سوپر داپر بوک» نیز این اثر را «بسیار خوب و مفید» دانسته و معتقد است که «همه باید آن را بخوانند، زیرا حاوی اطلاعاتی در مورد قدرت ذهن است که شاید از آن آگاهی نداشته باشند.»
* بسیاری از مربیان توسعه فردی، از جمله باب پراکتور (یکی از برجسته ترین مربیان قانون جذب)، این کتاب را به عنوان یکی از منابع اصلی و ضروری برای درک قوانین ذهنی توصیه کرده اند که به اعتبار و جایگاه آن افزوده است.

نقدها و دیدگاه های دیگر:
* برخی خوانندگان معتقدند که کتاب، هرچند الهام بخش است، اما در ارائه «راهکارهای عملی» گاهی سطحی عمل می کند و توضیحات کافی برای عمق بخشیدن به تکنیک ها را ارائه نمی دهد. آن ها احساس می کنند که کتاب بیشتر بر روی «آشنایی با مفهوم ذهن ناخودآگاه» متمرکز است تا ارائه تمرینات گام به گام.
* همچنین، برخی به این نکته اشاره کرده اند که داستان ها و مثال های کتاب، گاهی بیش از حد «خوش بینانه» و «آرزومندانه» به نظر می رسند و ممکن است برای همه افراد و با هر باور و پیش زمینه ای قابل انطباق نباشند.
* با این حال، حتی در میان منتقدان نیز، ارزش کلی کتاب در باز کردن دیدگاه ها نسبت به قدرت ذهن و ایجاد انگیزه برای تغییر، مورد تأیید قرار گرفته است.

در مجموع، «قدرت ذهن ناخودآگاه» اثری است که توانسته الهام بخش میلیون ها نفر در سراسر جهان باشد و با وجود برخی انتقادات، جایگاه خود را به عنوان یکی از مهمترین کتاب ها در حوزه خودیاری حفظ کرده است.

8. درباره نویسنده: ژوزف مورفی (بیوگرافی کوتاه و دستاوردهای کلیدی)

دکتر ژوزف مورفی (Joseph Murphy)، متولد 1898 در ایرلند و متوفی 1981 در کالیفرنیا، یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان و سخنوران قرن بیستم در حوزه خودیاری و روانشناسی معنوی بود. زندگی مورفی، خود نمونه ای از قدرت ذهن و اشتیاق به دانش بود.

مورفی در یک خانواده مذهبی کاتولیک بزرگ شد و در یک مدرسه یسوعی تحصیل کرد. با این حال، به دلیل اختلاف نظر در مورد تفسیر آموزه های مذهبی، تحصیلات رسمی خود را در این زمینه ناتمام گذاشت. او سپس به ایالات متحده مهاجرت کرد و در آنجا به تحصیل در رشته شیمی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی پرداخت. اما عطش او برای درک اسرار ذهن و قوانین معنوی، او را به سمت مطالعه عمیق فلسفه، دین، متافیزیک و روانشناسی سوق داد.

در اواسط دهه 1940، مورفی با ارنست هولمز، بنیانگذار «علوم الهی» (Divine Science) ملاقات کرد. این آشنایی نقطه عطفی در زندگی او بود؛ مورفی به طور جدی به تحصیل در رشته علوم الهی پرداخت و سپس خود به تدریس در موسسه علوم الهی مشغول شد. در سال 1949، او کشیش کلیسای علوم الهی لس آنجلس شد و تحت رهبری او، این کلیسا به یکی از بزرگترین و پرمخاطب ترین مجامع اندیشه نوین در کشور تبدیل شد.

دکتر مورفی به عنوان کشیش و مدیر کلیسای علوم الهی در لس آنجلس، علاوه بر سخنرانی های هفتگی که هزاران نفر در آن شرکت می کردند، به نوشتن، تدریس، مشاوره و سخنرانی برای مخاطبان گسترده ای در سراسر جهان پرداخت. برنامه رادیویی روزانه او نیز میلیون ها شنونده داشت و پیام های او را به اقصی نقاط دنیا می رساند.

او بیش از 30 کتاب به نگارش درآورد که از جمله معروف ترین آن ها می توان به «قدرت ذهن ناخودآگاه»، «نیروی کیهانی ذهن شما»، «ایمان و شگفتی های ذهن» و «تسلط بر ذهن» اشاره کرد. کتاب های او بیش از 10 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته اند و آموزه هایش همچنان مورد استفاده قرار می گیرند. ژوزف مورفی معتقد بود که «همانطور که فکر می کنید، جوان هستید؛ همانطور که فکر می کنید، قوی هستید؛ و همانطور که فکر می کنید، مفید هستید.» او خود تا سن 99 سالگی، با وجود کهولت سن، همچنان به تدریس و یادگیری ادامه داد؛ در 65 سالگی زبان فرانسه را آموخت و در 70 سالگی در آن متخصص شد و حتی تا سال های پایانی عمرش به یادگیری زبان های دیگر نیز پرداخت. زندگی و آموزه های او، گواه زنده ای بر قدرت بی کران ذهن انسان است.

نتیجه گیری و سخن پایانی

کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» اثری فراتر از یک کتاب خودیاری صرف است؛ آن یک راهنمای جامع برای درک عمیق ترین سطوح ذهن و به کارگیری این نیروی پنهان برای خلق یک زندگی پربار و سعادتمند است. ژوزف مورفی با مثال های واقعی و تکنیک های عملی، به روشنی نشان می دهد که توانایی تغییر و بهبود زندگی در دستان خود هر فرد است. تنها کافی است که افراد بیاموزند چگونه با ذهن ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کرده، باورهای محدودکننده را شناسایی و جایگزین کنند، و با تجسم و تلقینات مثبت، بذرهای موفقیت و سعادت را در این زمین حاصلخیز بکارند.

پیام محوری این کتاب، الهام بخش و امیدآفرین است: «قدرت تغییر در دستان شماست.» این قدرت، نه در عوامل بیرونی، بلکه در درون خود افراد نهفته است. آموخته های مورفی، از شفای جسم و روح گرفته تا جذب ثروت، بهبود روابط و غلبه بر ترس ها، همگی بر یک اصل واحد استوارند: ذهن ناخودآگاه، بدون قضاوت، هر آنچه را که به آن تلقین شود، به واقعیت تبدیل می کند. بنابراین، انتخاب با خود فرد است که چه نوع افکاری را در این منبع بی کران قدرت بپروراند.

اکنون، زمان آن فرا رسیده است که خوانندگان این سفر اکتشافی را آغاز کنند و با به کارگیری آموزه های «قدرت ذهن ناخودآگاه»، زندگی خود را متحول سازند. آیا آماده اید تا قدرت پنهان ذهن خود را کشف کنید و آن را برای ساختن واقعیت دلخواه خود به کار بگیرید؟

سوالات متداول

آیا برای استفاده از قدرت ذهن ناخودآگاه نیاز به انجام مدیتیشن خاصی هست؟

خیر، برای استفاده از آموزه های کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» لزوماً نیازی به انجام مدیتیشن های پیچیده و خاص نیست. ژوزف مورفی بیشتر بر روی تکنیک هایی مانند تجسم خلاق، تکرار تأییدات مثبت و برنامه ریزی ذهن قبل از خواب تأکید دارد که همه این ها در حالت آرامش و تمرکز قابل انجام هستند. البته، مدیتیشن می تواند به رسیدن به حالت آرامش عمیق تر کمک کند و پذیرش پیام ها توسط ناخودآگاه را تسهیل بخشد، اما یک پیش نیاز اجباری نیست. مهمترین نکته، ایجاد یک حالت ذهنی پذیرنده و بدون مقاومت است.

چقدر طول می کشد تا نتایج برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه را ببینیم؟

مدت زمان لازم برای دیدن نتایج برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه برای هر فرد متفاوت است و به عوامل متعددی بستگی دارد. این عوامل شامل عمق باورهای قبلی، میزان تداوم و جدیت در تمرینات، قدرت ایمان فرد و نوع خواسته ای که در ذهن ناخودآگاه کاشته می شود، می باشد. در برخی موارد، نتایج ممکن است به سرعت ظاهر شوند، در حالی که در موارد دیگر، به زمان بیشتری نیاز است. مورفی تأکید می کند که صبر و استمرار در کنار ایمان بی قید و شرط، کلید اصلی است. ذهن ناخودآگاه به محض پذیرش یک ایده، شروع به کار می کند و در زمان مناسب، آن را متجلی می سازد.

آیا ذهن ناخودآگاه همان قانون جذب است؟

قدرت ذهن ناخودآگاه و قانون جذب مفاهیمی مرتبط و مکمل یکدیگر هستند، اما کاملاً یکسان نیستند. قانون جذب بیان می کند که هر آنچه در ذهن خود بپرورانید، چه مثبت و چه منفی، آن را به سوی خود جذب می کنید؛ به عبارتی «مشابه، مشابه را جذب می کند». ذهن ناخودآگاه، به عنوان موتورخانه قدرتمند ذهن، ابزار اصلی برای فعال سازی قانون جذب است. یعنی با برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه با افکار، باورها و احساسات مثبت (که مورفی بر آن ها تأکید دارد)، فرد می تواند انرژی لازم را برای فعال کردن قانون جذب فراهم کند و خواسته های خود را به واقعیت تبدیل نماید. بنابراین، ذهن ناخودآگاه یک مکانیزم درونی است که قانون جذب از طریق آن عمل می کند.

آیا این کتاب برای همه افراد و با هر باوری مناسب است؟

بله، کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» به گونه ای نوشته شده است که برای تمامی افراد، با هر پیش زمینه فکری، مذهبی یا باوری، قابل استفاده باشد. آموزه های ژوزف مورفی فراتر از هر دین و عقیده ای، بر قوانین جهانی ذهن انسان تمرکز دارند. او بر این باور است که هر فردی دارای ذهن ناخودآگاه است و این قوانین برای همه به یک شکل عمل می کنند. کتاب بر اصول روانشناختی و معنوی کاربردی تأکید دارد که می تواند به هر کسی در بهبود زندگی اش، فارغ از باورهای قبلی، کمک کند. تنها شرط لازم، ذهن باز و تمایل به پذیرش و امتحان کردن این آموزه هاست.

معرفی منابع بیشتر و کتاب های مشابه

برای افرادی که علاقه مند به کاوش عمیق تر در حوزه قدرت ذهن، خودیاری و موفقیت هستند، علاوه بر کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» اثر ژوزف مورفی، منابع و کتاب های دیگری نیز وجود دارند که می توانند بسیار مفید واقع شوند. در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می شود:

  • کتاب های دیگر از ژوزف مورفی:
    • «نیروی کیهانی ذهن شما» (The Cosmic Power Within You)
    • «جادوی ایمان» (The Magic of Faith)
    • «رازهای شفابخشی» (Secrets of the I Ching)
  • کتاب های مرتبط از نویسندگان دیگر:
    • «بیندیشید و ثروتمند شوید» (Think and Grow Rich) اثر ناپلئون هیل: یکی دیگر از آثار کلاسیک در زمینه موفقیت و قدرت ذهن.
    • «قدرت حال» (The Power of Now) اثر اکهارت توله: کتابی عمیق درباره زندگی در لحظه و رهایی از بند گذشته و آینده.
    • «چگونه از استرس رها شویم و زندگی کنیم» (How to Stop Worrying and Start Living) اثر دیل کارنگی: راهنمایی عملی برای کاهش اضطراب و افزایش شادی.
    • «عادت های اتمی» (Atomic Habits) اثر جیمز کلیر: با تمرکز بر چگونگی ایجاد عادت های خوب و ترک عادت های بد برای دستیابی به اهداف بزرگ.
    • «چهار توافق» (The Four Agreements) اثر دون میگل روئیز: کتابی کوچک اما قدرتمند درباره اصول یک زندگی آزاد و شاد.

دکمه بازگشت به بالا