کتاب

خلاصه کامل کتاب سنگ ها همچنان خواهند چرخید | کاظم سلطانی

خلاصه کتاب سنگ ها همچنان خواهند چرخید ( نویسنده کاظم سلطانی )

کتاب «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» اثر کاظم سلطانی، گنجینه ای ارزشمند از سه داستان کوتاه است که با هنرمندی تمام، به کاوش در اعماق روح انسان و چالش های سرنوشت در بستری روستایی می پردازد. این مجموعه با بیانی روان، خواننده را به سفری عمیق در دنیای پنهان اهالی روستا می برد، جایی که سادگی ظاهری زندگی، گاه بستر بروز پیچیده ترین خصایص انسانی و تراژدی هایی تکان دهنده می شود.

در این کتاب، شخصیت ها نه تنها به زندگی خود می پردازند، بلکه گویی هر کدام قطعه ای از پازل بزرگ تر انسانیت را به نمایش می گذارند. تجربه ی مطالعه ی این اثر، تنها به ورق زدن صفحات محدود نمی شود؛ بلکه حس همراهی و همدلی با شخصیت هایی را به ارمغان می آورد که با آرزوهای کوچک و بزرگ خود، در کشاکش تقدیر و در دام پلیدی های پنهان، دست و پنجه نرم می کنند. خواننده در این روایت ها، خود را در میان کوچه ها و خانه های روستایی می بیند، صدای رودخانه را می شنود و بوی خاک باران خورده را حس می کند، در حالی که شاهد تلخ کامی ها و فجایع ناگزیر است. این مقاله به ارائه خلاصه ای جامع، تحلیل مضامین عمیق، معرفی نویسنده و بررسی ارزش های ادبی این اثر می پردازد تا خواننده با دیدی کامل با آن آشنا شود و خود را برای غرق شدن در دنیای این داستان ها آماده سازد.

کاظم سلطانی: صدای روایتی از دل جامعه

کاظم سلطانی، نامی آشنا در ادبیات داستانی ایران، نویسنده ای است که روایت هایش اغلب ریشه در واقعیت های جامعه و عمق جان آدمیان دارد. او متولد سال ۱۳۳۲ است و تحصیلات خود را در رشته کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک به پایان رسانده است. فعالیت های داستانی او از دهه ۱۳۵۰ با نگارش برای مجله پرطرفدار «کیهان بچه ها» آغاز شد، که نشان دهنده استعداد و علاقه ی زودهنگام او به هنر قصه گویی است. این شروع، دریچه ای به جهان وسیع ادبیات برای او گشود و مسیر نویسندگی اش را هموار کرد.

سلطانی علاوه بر نویسندگی، فعالیت های فرهنگی و ادبی متعددی داشته است. او عضو شورای نویسندگان فصلنامه هنر بوده و مسئولیت دبیری بخش سینما و عکاسی این نشریه را نیز بر عهده داشته است. در دهه ۱۳۷۰، تجربه انتشار مجله «در آستانه فردا» را نیز در کارنامه ی خود ثبت کرده است که نشان از نگاه جامع و فعال او به فضای فرهنگی دارد. این پیشینه ی غنی در حوزه های مختلف هنری و ادبی، به سلطانی توانایی ویژه ای در درک و بازتاب واقعیت های زندگی و خلق فضاهای ملموس و باورپذیر بخشیده است. او صرفاً یک نویسنده نیست، بلکه هنرمندی است که از زوایای مختلف به جهان می نگرد و آن را در قالب کلمات به تصویر می کشد.

تکامل سبک نگارش و جهان بینی نویسنده

سبک نگارش کاظم سلطانی با گذر زمان، به بلوغ و پختگی قابل توجهی رسیده است. ویژگی برجسته ی آثار او، تسلط مثال زدنی بر بیانی روان و پرکشش است که خواننده را بدون مقاومت در خود غرق می کند. جملاتش ساده اما عمیق اند و به مخاطب اجازه می دهند بی واسطه با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کند. او توانایی بی نظیری در خلق فضاهای بومی و روستایی دارد؛ فضاهایی که تنها یک مکان جغرافیایی نیستند، بلکه خود به عنصری حیاتی در پیشبرد داستان و شکل گیری سرنوشت شخصیت ها بدل می شوند. این فضاسازی ها به گونه ای است که خواننده می تواند بوی خاک نم خورده، صدای حیوانات و سکوت حاکم بر روستا را حس کند و خود را جزئی از آن محیط تصور کند.

شخصیت های سلطانی نیز به طرز شگفت آوری باورپذیر و ملموس اند. آن ها نه قهرمانان ماورایی اند و نه شروران مطلق؛ بلکه انسان هایی هستند با تمام پیچیدگی ها، ضعف ها و قوت هایشان که در دل جامعه ای روستایی، با چالش های زندگی دست و پنجه نرم می کنند. این شخصیت پردازی های دقیق، خواننده را به همذات پنداری عمیقی با آن ها وا می دارد و سرنوشتشان را به سرنوشت خود پیوند می زند.

گرایش سلطانی به رئالیسم اجتماعی و روان شناختی، از دیگر ابعاد مهم سبک اوست. او واقعیت های زندگی را بی پرده به تصویر می کشد، اما نه به شکلی خشک و بی روح، بلکه با لایه هایی از تحلیل روان شناختی که به عمق اعمال و انگیزه های شخصیت ها می پردازد. جهان بینی سلطانی نیز در آثارش بازتاب می یابد؛ او نگاهی عمیق به انسان، طبیعت و تقابل خیر و شر دارد. نقد اجتماعی نهفته در آثارش، اغلب نه به صورت مستقیم و شعارگونه، بلکه از طریق روایت داستان ها و پیامدهای اعمال شخصیت ها بروز می کند و خواننده را به تفکر وامی دارد.

مروری بر دیگر آثار برجسته

کاظم سلطانی علاوه بر «سنگ ها همچنان خواهند چرخید»، آثار برجسته ی دیگری نیز در کارنامه ی ادبی خود دارد که هر یک به نوبه خود، نشان دهنده ی ابعاد مختلف توانایی های او هستند. از جمله این آثار می توان به «قلب باوفا»، «داستان های دست چپ»، «زورق کوچک»، «غرامت دل»، «در کهکشان راه شیری»، «جادوگر کوچک» و «اوه چه رفاقتی» اشاره کرد. هر یک از این کتاب ها به مضامین گوناگونی می پردازند، از عشق و وفاداری گرفته تا پیچیدگی های روابط انسانی و جستجو برای معنا در زندگی. با مطالعه ی این آثار، خواننده می تواند به درک جامع تری از جهان بینی و دغدغه های این نویسنده دست یابد و از قدرت قلم او در روایت داستان هایی تأثیرگذار لذت ببرد. این تنوع در آثار، سلطانی را به یکی از نویسندگان صاحب سبک و پرکار ادبیات معاصر ایران تبدیل کرده است.

سنگ ها همچنان خواهند چرخید: نگاهی کلی به درون مایه و ساختار

کتاب «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» تنها یک مجموعه داستان کوتاه نیست، بلکه یک منظومه ی سه گانه است که هر چند هر داستان به لحاظ روایی مستقل عمل می کند، اما رشته ای نامرئی از مضامین مشترک آن ها را به هم پیوند می دهد. این سه داستان، گویی سه پرده از یک نمایش بزرگ تر از زندگی انسان در بستری روستایی هستند که در آن ها، سادگی ظاهری زندگی روستایی در تضاد با پیچیدگی های روح انسانی و گاه پلیدی های نهفته در آن قرار می گیرد. این مجموعه از همان آغاز، خواننده را در فضایی خاص غرق می کند؛ فضایی که نه کاملاً آشناست و نه کاملاً غریبه، بلکه جایی میان واقعیت های ملموس و لایه های عمیق تر روان شناختی و اجتماعی قرار دارد.

مضامین کلیدی مشترک

مجموعه داستان «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» در بستر روایت های خود، به کاوش در مضامین عمیق و جهانی می پردازد که فراتر از زمان و مکان عمل می کنند و با وجود سادگی ظاهری، لایه های معنایی گسترده ای را در بر می گیرند. این مضامین، گویی تار و پود اصلی این سه داستان را تشکیل می دهند و به آن ها انسجام می بخشند:

  • تقابل سادگی روستایی با پلیدی های انسانی: یکی از برجسته ترین مضامین این کتاب، نمایش تضاد میان طبیعت معصوم و ساده ی روستایی با جنبه های تاریک و پلید وجود انسان است. چگونه طمع بی حد و حصر، خودخواهی کورکننده و جهل ریشه دار در بستر زندگی به ظاهر آرام و بی دغدغه ی روستایی، می توانند فجایعی عمیق و غیرقابل جبران را خلق کنند؟ این تقابل، خواننده را به تأمل در ماهیت دوگانه ی بشر و ظرفیت او برای خیر و شر وامی دارد.
  • پایمال شدن رویاها و آرزوها: داستان های سلطانی اغلب سرنوشت تلخ آمال کوچک و امیدهای شکننده ی شخصیت ها را در برابر قدرت های بیرونی یا شرارت های درونی به تصویر می کشند. رؤیاهایی که جوانه می زنند، اما در نهایت توسط نیرویی قوی تر، چه از جانب انسان ها و چه از سوی تقدیر، در هم شکسته می شوند. این موضوع، حس ناامیدی و بی پناهی شخصیت ها را به خواننده منتقل می کند و او را در غم از دست رفتن این آرزوها شریک می سازد.
  • نقش تقدیر و جبر: عنوان کتاب خود گویای این مضمون است: «سنگ ها همچنان خواهند چرخید». این چرخش بی امان، نمادی از سرنوشت محتوم و جبر حاکم بر زندگی شخصیت هاست. گویی چرخ روزگار به میل خود می چرخد و انسان ها در برابر آن ناچار به تسلیم اند. این مفهوم، به ویژه در داستان پایانی، با نماد «گرداب سنگی» به اوج خود می رسد و حس بی اختیاری و گرفتاری در چرخه ی تکرار را در ذهن خواننده جا می اندازد.
  • اخلاق، خیانت و وجدان: کتاب به کاوش در مرزهای اخلاقی می پردازد و پیامدهای اعمال شخصیت ها را به دقت بررسی می کند. خیانت، عدم پایبندی به اصول اخلاقی و نادیده گرفتن وجدان، زنجیره ای از حوادث را رقم می زند که نه تنها زندگی عاملان را متأثر می سازد، بلکه دامن گیر افراد بی گناه نیز می شود. خواننده با دیدن این پیامدها، به اهمیت انتخاب ها و مسئولیت های اخلاقی خود فکر می کند.

فضاسازی و اتمسفر

فضاسازی در «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» نه تنها یک پس زمینه، بلکه جزئی جدایی ناپذیر از روایت است. فضاهای طبیعی و روستایی که سلطانی خلق می کند، اغلب به عنوان نمادی از تقدیر یا محیطی برای بروز درام عمل می کنند. رودخانه ها، کوهستان ها، درختان و جاده های خاکی، همگی با جزئیات دقیق توصیف می شوند و اتمسفری ملموس و زنده را برای خواننده به ارمغان می آورند. این توصیفات، به خواننده اجازه می دهد خود را در دل آن طبیعت بکر بیابد و تأثیر آن را بر روان شخصیت ها و سیر حوادث درک کند. اتمسفر حاکم بر داستان ها، گاه آرام و دلنشین، گاه تیره و تهدیدآمیز است و به خوبی با سیر داستان و احساسات شخصیت ها هماهنگ می شود.

خلاصه و تحلیل داستان ها: چرخه های سرنوشت

هر داستان در این مجموعه، پنجره ای به سوی بخشی از زندگی روستایی و پیچیدگی های انسانی است. تلاش می شود جوهر هر داستان منتقل شود، بدون آنکه تمام پایان بندی ها لو بروند، تا هیجان کشف برای خواننده همچنان باقی بماند.

داستان اول: پل شکسته

داستان «پل شکسته» با معرفی شخصیت هایی آغاز می شود که هر کدام به نوعی به سرنوشت پل گره خورده اند. پل، تنها یک سازه ی فیزیکی نیست؛ بلکه نمادی از ارتباط، عبور و شاید نقطه ی وصل گذشته به حال و سنت به مدرنیته است. داستان در روستایی آرام می گذرد که زندگی در آن به ظاهر ساده و بی دغدغه است. کشمکش اصلی داستان، حول محور اتفاقی می چرخد که پل را تهدید می کند. این حادثه، نه تنها ساختار فیزیکی پل، بلکه روابط و اعتماد میان اهالی روستا را نیز به چالش می کشد. شخصیت ها با تصمیمات و انتخاب های خود، خواه از سر نادانی، خواه از روی فرصت طلبی، به سمت فروپاشی تدریجی حرکت می کنند. خواننده با پیشروی در داستان، حس می کند که چگونه این پل، که می توانست نمادی از پایداری باشد، در نهایت به نمادی از شکست و ویرانی تبدیل می شود و پیامدهای آن، زندگی تک تک اهالی را تحت الشعاع قرار می دهد.

تحلیل «پل شکسته»، به ما می آموزد که چگونه فرصت طلبی و غفلت، می تواند پیوندهای حیاتی یک جامعه را از بین ببرد. این داستان به خواننده حس تلخ از دست دادن را منتقل می کند؛ از دست دادن چیزی که می توانست باقی بماند اما به واسطه ی بی توجهی و طمع، به ویرانه مبدل شد. «پل شکسته» بیش از آنکه یک داستان درباره یک سازه ی فروریخته باشد، روایتی است از گسست پیوندهای انسانی و پیامدهای نادانی جمعی.

داستان دوم: چوپان دهکده

در «چوپان دهکده»، با شخصیتی آرام و ساده دل به نام چوپان آشنا می شویم که زندگی اش گویی با طبیعت گره خورده است. او نمادی از معصومیت و سادگی زندگی روستایی است، کسی که در دل طبیعت، به دور از پیچیدگی های شهری، روزگار می گذراند. زندگی چوپان در آرامش و هماهنگی با گوسفندان و طبیعت می گذرد، تا اینکه واقعه ای غیرمنتظره، این آرامش را در هم می شکند. این واقعه، زندگی او را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و چوپان را با واقعیتی تلخ از بی رحمی و سوءاستفاده روبرو می سازد.

واکنش چوپان به این حادثه، قلب خواننده را به درد می آورد. او که نمادی از بی آلایشی و فطرتی پاک است، چگونه باید در برابر پلیدی هایی که از دل جامعه ی انسانی برمی خیزند، مقاومت کند؟ این داستان به وضوح تقابل انسان معصوم با نیروهای سودجو و سوءاستفاده گر در جامعه را به تصویر می کشد. خواننده در حین مطالعه، حس می کند که معصومیت چوپان چگونه دستخوش تهدید قرار می گیرد و چگونه او در برابر نیرویی بزرگ تر از خود، بی دفاع می ماند. «چوپان دهکده» روایتی تأثیرگذار از آسیب پذیری انسان های ساده دل در برابر شرارت های پنهان است و حس ناامیدی از نیکی های پایمال شده را در ذهن خواننده می کارد.

داستان سوم: سنگ ها همچنان خواهند چرخید

داستان نهایی مجموعه، که عنوان کتاب نیز از آن گرفته شده، اوج تراژدی و نمادگرایی در اثر کاظم سلطانی است. در این داستان، با شخصیت های کلیدی مانند مرجان و مرد بزاز و فرزندانش آشنا می شویم. عنصر محوری داستان، «گرداب سنگی» است که نه تنها یک پدیده ی طبیعی، بلکه استعاره ای قوی از چرخه ی بی پایان شر، جبر و بی پناهی انسان در برابر نیروهای مهیب است.

رودخانه در مسیر خود در انتهای دهکده به دیواره های صخره ای کوه می خورد و در آن جا چون در محاصره دیواره های کوه قرار می گرفت، می چرخید و می چرخید و حجم عظیمی می یافت و چون راه خویش را سد شده می یافت و گریزی نداشت، زمین را سوراخ می کرد، به قیفی بزرگ بدل می شد و با دهانه ای مدور و چرخان، در گودالی عمیق فرو می رفت و آب را به قعر پنهانی زمین می برد. سال های سال چنین بوده و اهالی آن مکان را گرداب سنگی می نامیدند چون دور تا دور آن بر اثر سایش آب دیواره ای از سنگ بوجود آمده بود. توده عظیم آب به رنگ آبی تیره چنان مهیب و ترس آور می چرخید و فرو می رفت که صدای چرخش آن دل آدمی را به لرزه می انداخت.

این توصیف، نه تنها یک تصویر بصری است، بلکه حسی از وحشت و بی اختیاری را به خواننده منتقل می کند. در کنار این گرداب مهیب، رخدادهای تلخ و دردناکی حول محور طمع و حسد مرد بزاز شکل می گیرد. این حسادت، که ریشه در تمایل مرد بزاز به مرجان دارد، به فاجعه ای جبران ناپذیر منجر می شود. خواننده با پیشروی در داستان، به تدریج در چرخه ی تاریکی گرفتار می آید که شخصیت ها نیز در آن اسیر شده اند. سرنوشت کودکان بی گناه مرجان، که بازی های کودکانه خود را در کنار این گرداب انجام می دهند، عمیقاً دلخراش است و به قلب خواننده چنگ می اندازد.

تحلیل عمیق «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» نشان می دهد که چگونه طمع و حسادت می تواند زندگی افراد بی گناه را نابود کند. «گرداب سنگی» نمادی از چرخه ای است که در آن، شرارت های انسانی بی وقفه تکرار می شوند و قربانیان خود را به کام می کشند. خواننده در این بخش از داستان، احساس بیچارگی و درماندگی انسان را در برابر نیروهای مخرب، چه طبیعی و چه انسانی، به وضوح تجربه می کند. این داستان پایانی، مهر تاییدی بر مضامین تقدیر و جبرگرایی است و این پیام را منتقل می کند که برخی چرخه ها، با وجود تمام تلاش ها، همچنان به چرخش خود ادامه خواهند داد. این پایان بندی قدرتمند، تا مدت ها پس از اتمام مطالعه، در ذهن خواننده طنین انداز خواهد شد.

ویژگی های ادبی و هنری

«سنگ ها همچنان خواهند چرخید» تنها به دلیل روایت داستان های جذابش مورد توجه نیست، بلکه از نظر ویژگی های ادبی و هنری نیز اثری درخور تأمل است. کاظم سلطانی با ظرافت و چیره دستی، عناصر مختلف داستان نویسی را به کار گرفته تا اثری عمیق و ماندگار خلق کند.

سبک روایی و شخصیت پردازی

شیوه روایت در این مجموعه داستان، عمدتاً به صورت دانای کل و سوم شخص است. این زاویه دید، به نویسنده اجازه می دهد تا به عمق افکار و احساسات شخصیت ها نفوذ کند و تصویری جامع از جهان داستان ارائه دهد. سلطانی با استفاده ماهرانه از دیالوگ ها، نه تنها به پیشبرد داستان کمک می کند، بلکه به شخصیت پردازی نیز عمق می بخشد. دیالوگ ها طبیعی و باورپذیرند و به خواننده حس شنیدن مکالمات واقعی را می دهند. این دیالوگ ها، لایه های پنهان شخصیت ها را آشکار ساخته و انگیزه های آن ها را روشن می کنند.

یکی از نقاط قوت سلطانی، توانایی او در آفرینش شخصیت های عمیق و چندوجهی است. شخصیت های او نه سیاه مطلق اند و نه سفید مطلق؛ بلکه نماینده اقشار مختلف جامعه هستند که هر کدام با نقاط ضعف و قوت خود، با واقعیت های زندگی دست و پنجه نرم می کنند. خواننده در طول داستان، با این شخصیت ها همراه می شود، انگیزه های آن ها را درک می کند و با آن ها همذات پنداری می کند. آن ها آنقدر واقعی اند که گویی می توان آن ها را در روستاهای اطراف خود یافت.

فضاسازی و توصیفات

قدرت نویسنده در خلق اتمسفری بومی و ملموس، از دیگر ویژگی های هنری این کتاب است. توصیف جزئیات طبیعت و محیط روستایی، به گونه ای دقیق و زنده صورت می گیرد که خواننده می تواند خود را در آن فضا مجسم کند. صدای رودخانه، بوی خاک، تصویر پل، و مهیب بودن گرداب سنگی، همگی با کلماتی چنان گیرا به تصویر کشیده شده اند که نه تنها به تجسم فضای داستان کمک می کنند، بلکه حس و حال آن را نیز به خواننده منتقل می سازند. این فضاسازی ها، به داستان ها عمق بخشیده و آن ها را از صرف یک روایت ساده فراتر می برند. آن ها گویی خود به یک شخصیت در داستان تبدیل می شوند و بر سرنوشت سایر شخصیت ها تأثیر می گذارند.

زبان و بیان

زبان کاظم سلطانی در «سنگ ها همچنان خواهند چرخید»، ساده و روان است، اما این سادگی به معنای سطحی بودن نیست. برعکس، این روانی به عمق مفاهیم و پیام های نهفته در داستان کمک می کند. سلطانی از استعارات و نمادها به شکل هوشمندانه ای استفاده می کند؛ «پل شکسته» و «گرداب سنگی» تنها دو نمونه از این نمادها هستند که بار معنایی عمیقی دارند و به خواننده کمک می کنند تا لایه های زیرین داستان را کشف کند. این زبان گیرا و بیان هنرمندانه، سبب می شود که داستان ها نه تنها خواندنی باشند، بلکه تأثیری ماندگار بر ذهن و قلب خواننده بگذارند.

چرا سنگ ها همچنان خواهند چرخید را بخوانیم؟

مطالعه ی کتاب «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» تجربه ای فراتر از یک سرگرمی ساده است؛ این اثر دعوتی است به تأمل، همذات پنداری و درک عمیق تر از پیچیدگی های وجود انسان و جامعه. دلایل متعددی وجود دارد که این کتاب را به گزینه ای ارزشمند برای هر خواننده ای تبدیل می کند:

  • برای درک واقعیت های اجتماعی: این کتاب آینه ای است که بی رحمی های نهفته در روابط انسانی، پیامدهای طمع، حسد و نادانی را نشان می دهد. با خواندن این داستان ها، نه تنها با سرنوشت شخصیت ها همراه می شویم، بلکه به درک بهتری از مکانیزم هایی می رسیم که می توانند جوامع کوچک و بزرگ را به سوی تباهی بکشانند. این کتاب تلنگری است برای دیدن واقعیت های ناخوشایند اما موجود در اطرافمان.
  • برای تجربه داستان های تأثیرگذار: هر داستان در این مجموعه به تنهایی قدرتمند و تفکربرانگیز است. آن ها به گونه ای نوشته شده اند که عمیقاً بر احساسات خواننده تأثیر می گذارند و او را به فکر فرو می برند. مجموعه آن ها نیز اثری ماندگار و یکپارچه خلق کرده است که پس از اتمام مطالعه، همچنان در ذهن و روح طنین انداز می شود. خواننده با هر داستان، تجربه ای جدید و منحصر به فرد از مواجهه با مسائل انسانی پیدا می کند.
  • آشنایی با کاظم سلطانی: این کتاب دریچه ای برای ورود به جهان داستانی یکی از نویسندگان صاحب سبک و توانای ادبیات معاصر ایران است. اگر به دنبال کشف صداهای جدید در ادبیات فارسی هستید، «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» نقطه ی شروعی عالی برای آشنایی با قلم و دغدغه های کاظم سلطانی است. با این کتاب، می توان به عمق جهان بینی و تکنیک های او پی برد.
  • ارزش ادبی: «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» اثری است که هم جنبه سرگرم کننده دارد و هم از نظر ادبی دارای عمق و ارزش تحلیل است. این کتاب می تواند مورد توجه علاقه مندان به داستان نویسی، دانشجویان ادبیات و پژوهشگران قرار گیرد، زیرا لایه های معنایی غنی و تکنیک های روایی جذابی برای تحلیل ارائه می دهد. در عین حال، برای خواننده ی عام نیز کاملاً قابل فهم و دلنشین است.

جمع بندی: چرخش ابدی حکایت ها

«سنگ ها همچنان خواهند چرخید» اثر کاظم سلطانی، یک مجموعه داستان ساده نیست، بلکه آینه ای از واقعیت های تلخ و شیرین زندگی انسان در بستر جامعه ای روستایی است. این کتاب با سه داستان عمیق و تفکربرانگیز خود، خواننده را با واقعیت های انسانی و اجتماعی روبرو می کند که فراتر از زمان و مکان عمل می کنند. سلطانی با قلم روان و قدرتمند خود، نه تنها داستان هایی جذاب روایت می کند، بلکه به عمق مفاهیمی چون طمع، حسد، معصومیت و جبر می پردازد و سرنوشت شخصیت ها را به گونه ای ترسیم می کند که تا مدت ها در ذهن مخاطب باقی می ماند.

این اثر با فضاسازی های ملموس و شخصیت پردازی های دقیق، خواننده را به گونه ای در خود غرق می کند که گویی خود شاهد حوادث و پیامدهای آن هاست. از پل شکسته که نماد گسست است تا چوپان معصوم و گرداب سنگی مهیب، هر داستان پیامی پنهان دارد که به تدریج آشکار می شود. برای آن دسته از علاقه مندان به ادبیات داستانی که به دنبال آثاری با عمق محتوایی و قدرت تأثیرگذاری بالا هستند، مطالعه ی کامل «سنگ ها همچنان خواهند چرخید» تجربه ای فراموش نشدنی خواهد بود. سنگ ها همچنان خواهند چرخید و حکایت انسان و سرنوشتش در پیچ و خم های زندگی ادامه خواهد یافت، و این کتاب دعوتی است برای درک بهتر این چرخش ابدی.

دکمه بازگشت به بالا