برشی از وصیت نامه شهید احمد کریمی
سی وی نت/قم شهید احمد کریمی در وصیتنامه اش نوشت: درخت اسلام احتیاج به خون دارد و این خون جوانان است که میتواند این درخت را بارور سازد.
اول دی ماه ۱۳۴۰ بود که احمد به دنیا آمد. از همان دوران نوانی به فرایض دینی آگاه بود و از دوران نوجوانی ارتباط با خدایش را با معرفت و شناخت بهتری به جا میآورد. در تظاهرات و راهپیماییهای دوران انقلاب بسیار پرشور بود و بعد از انقلاب نیز همراه با دیگر جوانان پرشور انقلابی در ستادهای انتظامات فعالیت میکرد.
پس از تشکیل بسیج مستضعفان شهید احمد کریمی فعالیتهای خود را در این تشکیلات ادامه داد و در اولین دورههای آموزش نظامی که از طرف بسیج انجام برگزار شد، شرکت کرد.
بعد از آغاز جنگ نیز به سوی جبههها شتافت و بعد از مدتی نیز به آموزش نظامی در پادگان ۲۱ حمزه مشغول شد. هنگام آموزش بسیار سختگیر و خشن بود و بنا به ضرورت نوع آموزش، بسیجیها را به انجام انواع کارها و عملیات طاقت فرسا وامیداشت ولی بچه ها نیز به خاطر شناختی که از او داشتند؛ ذرهای آزرده نمیشدند.
هنگامی که سازماندهی بسیج به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واگذار شد، احمد نیز در رده فرماندهی گروهان در یکی از گردانهای رزمی تیپ جدیدالتاسیس حضرت معصومه (س) مشغول شد و سرانجام در ۱۰ دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.
برشی از وصیتنامه شهید احمد کریمی:
با آرزوی طول عمر هر چه بیشتر امام امت، رهبر عزیزمان و امید تمام مسلمین و مستضعفان جهان بالاخص ایران و پیروزی هر چه بیشتر و زودتر رزمندگان اسلام، وصیت نامه خود را آغاز میکنم.
اولین وصیت من این است که در هر موقع و هر کجا که هستید اول به امام عزیزمان دعا کنید و این شعار «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» را هیچ موقع فراموش نکنید و ذکر همیشگی تان باشد.
دومین وصیت من این است که همیشه روحانیت مبارز را پشتیبان باشید تا شکست نخورید که به قول امام، اسلام بدون روحانیت مثل کشور بدون طبیب است.
پدر و مادر، برادر، خواهران، دوستان و آشنایان سرنوشت انسان هر چه باشد همان است و هیچ کس نمیتواند سرنوشت خود را عوض کند و انسان یک بار به این دنیا میآید و یک بار هم باید از این دنیا برود؛ پس چه بهتر که در راه خدا و اسلام از این دنیا برود و در این دنیا هر چه قدر هم که ناراحتی میکشد لااقل در آن دنیا راحت باشد.
درخت اسلام احتیاج به خون دارد و این خون جوانان است که میتواند این درخت را بارور سازد و به قول سالار شهیدان حسین بن علی که میگوید اگر دین محمد پایدار نمی ماند جز با کشته شدن من پس ای شمشیرها مرا دریابید.
اگر اسلام و کشور با ریختن خون جوانان پایدار میماند. پس ای سربهای داغ صدامیان کافر بر قلب من فرود آیید. پس اگر من شهید شدم ناراحت نشوید بلکه خوشحال باشید چون من امانتی بودم که خدا به شما داده بود و شما این امانت را در راه خودش پس دادید و اگر من شهید شدم لباس سیاه نپوشید؛ بلکه لباس سفید بپوشید چون لحظه شهادت لحظه دامادی من است و شب اول قبر شب زفاف من است.
هر کس به خاطر شهید شدن من ناراحت شود و خدای ناکرده ایمانش ضعیف بشود، خدا شاهد است، به جد امام قسم، راضی نیستم و آن دنیا باید جواب بدهد.
پدر و مادر و برادر و خواهران عزیزم بعد از شهید شدن من در هر لباس و هر کجا و هر مقامی که هستید و به هر صورتی که میتوانید راهی را که من رفتم شما هم ادامه دهنده این راه باشید چون راهی است که به سوی سعادت و خوشبختی میرود و انتهایش درجه رفیع شهادت است و انسان شهادت در راه خدا را با جان و دل استقبال میکند.
(والسلام علی من التبع الهداء)
پاسدار و فدایی کوچک شما احمد کریمی
شایان ذکر است کتاب «آخر رفاقت» روایت زندگی سردار شهید حاج احمد کریمی به قلم مرتضی احمر، توسط انتشارات شهیدکاظمی منتشر شده است.
انتهای پیام