فرهنگ و هنر

این تابلوها از روی دیوار با شما حرف می‌زنند!

شب ۱۸ فروردین ماه، گالری «ثالث» که در کنار گذر کریمخان جا خوش کرده، با نمایشگاه «ده بر ده» خداحافظی کرد. این نمایشگاه از دید اغلب هنرمندانش، به هدف خویش، یعنی خوانش اثر توسط مخاطب در یک بازه زمانی ده ساله بسیار نزدیک شده بود.

این تابلوها از روی دیوار با شما حرف می‌زنند!

گذار از ۱۳ پله بتنی که در طبقه دوم نشر ثالث واقع شده کافی است تا به فضای تیره اما زنده و پرتکاپوی گالری ثالث وارد شوید. فضایی نسبتا کوچک اما صمیمی که با تمدید زمان بازدید، تا روز ۱۸ فروردین‌ماه دستچینی از یک دهه هنر ده هنرمند را به نمایش گذاشت. این نمایشگاه که طی یک ماه اخیر بارها مخاطبانش را به فضای گالری بازگردانده بود، اختتامیه‌ای را رقم زد که از ساعات آغازینش با استقبال قابل قبولی روبه‌رو شد.

نمایشگاه گروهی «ده بر ده» طی یک ماه گذشته آثاری از سعید امکانی، سعید نودهی، علیرضا پویا، عیسی جباری، رامین حفیظی، امیر سقراطی، هیرو شیخ الاسلامی، نجوا عرفانی، علیرضا آدم بکان و حسین تمجید را بر دیواره‌های سیاه رنگ گالری برده بود. آثاری از میان یک دهه فعالیت این ۱۰ نفر که از آتلیه شخصی آن‌ها بیرون آمده و در پی انجام یک گفت‌وگوی تصویری با مخاطب بود. این گفت‌وگو حتی برای مخاطبان به طول انجامیده و آن‌ها را برای چندمین بار نیز در روز پایانی به «ده بر ده» کشانده بود. به همین دلیل گالری «ثالث» در آخرین روز از برگزاری این نمایشگاه هم، میزبان مخاطبان قابل توجهی بود که آمده بودند تا نقوش زیسته این ۱۰ هنرمند را تماشا کنند. 

طرح و نقش ۱۰ هنرمند حاضر در این نمایشگاه را می‌توان به مثابه اثری از روزهای زیسته و گاهی هم نزیسته آنان دانست؛ تجمیعی از تجربیات، احساسات، آرزوها، دیده‌ها و شنیده‌هایشان که طی ۱۰ سال به تصویر کشیده شده و در این نمایشگاه با قرار گرفتن بر یک دیوار قصد داشت به نهایت خویش یعنی “خوانش اثر توسط مخاطب” برسد. 

این تابلوها از روی دیوار با شما حرف می‌زنند!

به گزارش سی وی نت، هر دیوار از گالری «ثالث» قرار بود حدود ۱۰ اثر از هر یک از ۱۰ هنرمند حاضر در این نمایشگاه را بر خود جای دهد؛ اگرچه که گاه هنرمندی علاوه بر آثار نقاشی‌، بخشی از فضای شخصی خود مثل میز کار، پارچه‌ای که طی ۱۰ سال بر روی آن نقش زده، تمرین‌های طراحی‌ و … را نیز با مخاطب به اشتراک گذاشته بود و به تعبیری عریان و بی هیچ پوشیدگی در برابر مخاطب خویش ایستاده بود تا بتواند او را بی پرده ببیند؛ با تمامی نقاط قوت و ضعفش، زیبایی و زشتی‌اش. 

این آثار طی یک دهه بر بوم و گاه هم به صورت تمرینی کاغذ کشیده شده بود. در برخی موارد هم هنرمند با دست بردن به سمت آنچه که از خلاقیتش بروز کرده بود از ابزار دیگری مانند صفحه سنگ فرز یا میخ های آهنی استفاده کرده و بُعدی دیگر را بر بوم افزوده بود. در این گالری گاه هنرمند با رنگ‌های زنده و پویا و در برخی موارد با نقش یک قلم سیاه که به تخریب و شاید بازتعریف خود دست زده بود ظاهر می‌شد. گاه نقش کشیده شده از سوی این هنرمندان آنچنان رئال بود که مکانی از شهر را تداعی می کرد و گاه آنقدر سورئال که مخاطب را به یک دنیای خیالی وارد می‌کرد. با این وجود، تمامی این ۱۰ هنرمند با هدفی یکسان و انگیزه‌ای تقریبا مشابه جمع شده بودند تا مسیر ده ساله خود را با مخاطبانشان شریک شوند. 

این تابلوها از روی دیوار با شما حرف می‌زنند!

ده به یک بازۀ ده ساله (یک دهه ) اشاره دارد. ده تنها یک عدد نیست، تمثیلی است از گذر، عبور از دوره ای به دوره دیگر، محدودۀ طی شدۀ یک مسیر برای تکامل، برای تجربه کردن، برای اندیشیدن و مطمئناً برای تکرارکردن آموزه ها وسنجش های مثبت و تاثیر این گذر زمان بر سیر تحولِ تفکر و جریان سیال اندیشۀ یک هنرمند، ویژگی هایی را می سازد که در بررسی چند دورۀ مختلف کاری او مشهود است. 

این نمایشگاه ارائه‌ای از روند شکل‌گیری اندیشه های هنرمند، کشف وشهود در ناخودآگاه و نهایتاً پیمودن راه و رسیدن به نقطۀ امن تصویر است. این همان نقطۀ کلیدی نمایشگاه است، دراینجا ما شاهد نمونه هایی از چند دوره کاری هنرمندان هستیم که به وضوح مسیر مطالعۀ هر هنرمند را نشان می دهند.

در این نمایشگاه ۱۰ هنرمند محدودۀ ده ساله‌ای از تجربیات خود را از فضای خصوصی آتلیه بیرون آورده اند و در فضای عمومی گالری، در یک کادر به معرض نمایش گذاشته‌اند. 

این شکلی از یک «پژوهش تصویری» از سمت هنرمند، برای خوانش اثر توسط مخاطب است.

این تابلوها از روی دیوار با شما حرف می‌زنند!
پوستر نمایشگاه 

خبرنگار سی وی نت در ساعتی از حضور خود در این نمایشگاه، با برخی از هنرمندانی که در این پژوهش تصویری شرکت داشتند به گفت‌وگو نشست تا سعی کند که از زاویه دید آنان به آثار و رسالتشان برای حضور در این نمایشگاه نگاه کند. 

این تابلوها از روی دیوار با شما حرف می‌زنند!

اغلب آنان، آثاری که یک دهه فعالیت خود برگزیدند را نمونه‌ای از زندگی زیسته خود می‌دانند و فکر می‌کنند که تفکر و احساساتی که طی مدت زمان تمام شده، تبدیل شده، تکامل یافته یا گاهی ثابت مانده را بدل به یک گفت‌وگوی تصویری کردند؛ بدون اینکه چیزی را از مخاطبشان پنهان کنند.

همانطور که عیسی جباری، یکی از هنرمندانی که با کارهایش در این نمایشگاه حضور داشته درباره آنچه که قصد داشته با انتخاب این آثار از میان یک دهه‌ فعالیت خود به نمایش بگذار، می‌گوید “در چنین نمایشگاهی پکیج آثار هنرمند است که اهمیت پیدا می‌کند. این نمایشگاه به طریقی برای مخاطب چیزی را بازگو می‌کند که شاید دلیلی هم نداشته باشد اما همین عدم پوشیدگی بر مخاطب است و دوری از پنهان‌کاری از اوست که به آن جذابیت می‌بخشد.”

او معتقد است که با گسترده شدن قلمروی اغلب آرتیست‌ها، ساحتی برایشان شکل می‌گیرد که توجه به آن بسیار مهم است. به زعم او ساحتی که برای هنرمند شکل می‌گیرد در واقع قلمرو عاطفی، رفتاری و اندیشه اوست؛ حتی اگر این‌ موارد منتهی به عجایبی نشود. 

این تابلوها از روی دیوار با شما حرف می‌زنند!

او می‌گوید: من زمان چینش استودیوی خودم، به این موضوع فکر می‌کنم که این قلم‌مو برای ۲۵ سال پیش است، این تصویر برای ۱۸ سال پیش است و…! احساس می‌کنم جهان همه ما اینگونه شکل می‌گیرد. زمانی که گذشته را پیش رو قرار می‌دهیم، شخصیت‌مان اساسا نقطه نقطه و خط به خط شکل گرفته است. 

روبه رو شدن با یک دهه از آثار یک هنرمند بی‌شک زاویه‌ و مسیری خاص از او را نمایان می‌کند و موجب نزدیک‌ شدن هر چه بیشتر مخاطب و هنرمند می‌شود. همانطور که حسین تجمید می‌گوید «این نمایشگاه برای مخاطب زاویه دیدی را فراهم می‌کند که مسیر ما را روشن‌تر ببینند. آن‌ها می‌بینند که در این ده سال چه شد.»

او به این اشاره می‌کند که حتی برخی از دوستان و همکارانش که با یکدیگر در این گالری حضور دارند را هم از زاویه‌ای نو دیده و همین موضوع برایش جذابیت زیادی ایجاد کرده است. گویی که چند لایه از هر فردی را کنار زده و درون آن‌ها را دیده است. 

تمجید خاطرنشان می‌کند که البته نمایش آثار ده ساله نیازمند شجاعت خاصی است؛ چراکه برخی رازها را هم فاش می‌کند؛ «انگار از طریق نمایش این آثار همه به ارتباط عمیق‌تری رسیدیم و چند پله به یکدیگر نزدیک شدیم. همه چیز در این اتفاق قشنگ‌تر و مهربان‌تر شد. مثل لنز دوربینی که واضح‌تر می‌شود و بعضی رازها را فاش می‌کند.»

شاید آغاز مسیر این هنرمندان یکی نبوده اما با پیگیری یک هدف مشخص، پایان راه آن‌ها در این گالری به یک مسیر واحد و نتیجه‌ای مشخص از این «پژوهش تصویری» ختم شده است. 

سعید نودهی، هنرمندی که آثارش بر یکی از دیوارهای گالری به نمایش گذاشته شده می‌گوید که در این نمایشگاه یک مسئولیت مهم بر دوش هنرمند است. مسئولیت ارائه ساختار نمایش و چیدمان آثار به طریقی که بخش پژوهشی مورد نظر را با مخاطب به اشتراک بگذارد، چرا که اگر چیدمان آثار به درستی انجام شود مخاطب با تمرکز بر آن می‌تواند ابتدا و انتهای اندیشه هنرمند را پردازش و خوانش کند. گاه نیز مخاطب حین خوانش آثار با هنرمند یا اثرش همذات پنداری می‌کند و وارد فضای خالق اثر می‌شود. از این طریق مخاطب به صورت عمیق تری به درون هنرمند راه پیدا می‌کند و گاهی هم نشانه‌ها و فاکتورهای تصویری او را کشف می‌کند. 

او به این موضوع اشاره می‌کند که مشاهده هر خط کشیده شده بر بوم و کاغذ در واقع مطالعه زندگی هنرمند و آن چیزی است که او زیسته است. او می‌گوید، «نمایش یک اثر از هنرمند هم نمایانگر هویت اوست، اما در کنار یکدیگر قرار گرفتن آثار هنرمند راه و مسیرش را نمایان می‌کند؛ در این راه رابطه‌ای بین هنرمند و مخاطب شکل می‌گیرد که هنرمند خود را بدون پوشش و سانسور به مخاطب نشان دهد.»

از نظر او این نمایشگاه درس‌ آموزه‌هایی هم برای دانشجویان تازه کار هنر دارد و می‌تواند مطالعه‌ بر بخش معاصر هنر را فراهم کند. او می‌گوید زمانی که مخاطب جوان و تازه‌کار بتواند از یک جا جمع شدن این آثار درسی بگیرد، این نمایشگاه رسالت خود را انجام داده است. 

نودهی می‌گوید که آثار خود را هر لحظه زندگی کرده و از نظرش هر اثر، بخشی از فضای شخصی هنرمند است که بر یک صفحه اتفاق می‌افتد

«طی یک دهه از فعالیتم تصاویری را از لحظات زیسته‌ام می‌بینم؛ آنچه را می‌بینم که تجربه کردم. در نتیجه در آثار این ۱۰ سال تغییراتی را می‌بینم که اتفاق افتاده و شاید گاهی متوجه آن هم نشده باشم.»

علیرضا پویا یکی دیگر از هنرمندان حاضر در این نمایشگاه نیز فکر می‌کند که حین ورود به این نمایشگاه می‌توان با ۱۰ فکر مواجه شد که هر کدام در فضای شخصی خود کار کردند؛ «از همان روز اول هم هدف ما این بود که برشی از عقبه و کارکرد ده ساله خود را به مخاطب ارائه کنیم. تا جایی که اطلاع دارم در سال‌های اخیر نمایشگاهی به این شکل نداشتیم اما استقبال خوبی انجام شد و می‌توان گفت که با ایجاد ارتباط بین مخاطب و تصویر به هدف خود از برگزاری این نمایشگاه رسیدیم.»

او می‌گوید مخاطبان هر هنرمند در طول زمان با سوالاتی در خصوص او مواجه می‌شوند که برشی از فضای شخصی هنرمند شاید پاسخ بسیاری از این سوالات را فراهم کند. 

رامین حفیظی هم از هنرمندانی است آثارش در یکی از اتاقک‌های کوچک گالری دیده می‌شود و مخاطبان در کنار آثار او می‌ایستند و تصاویر آشنایی که گاه تداعی‌ کننده شهر است را تماشا می‌کنند. او می‌گوید تلاش هر هنرمندی برقراری ارتباط با مخاطبش است و این ارتباط نیز از طریق تصویر فراهم می‌شود. 

«نقاشی یک نوع زندگی و زیست ماست. نقاشی‌های امروز من بر اساس رویکردهای اجتماعی، افکار و شرایط من و … است و طبیعتا آثاری که در گذشته داشتم نیز ارتباط عمیقی با گذشته من داشته؛ مشاهده این آثار، به خصوص مشاهده آن‌ها در کنار یکدیگر همچون ورق زدن آلبوم زندگی من است. »

این هنرمند به رویکرد خویش در نقاشی و دغدغه‌هایی که در حوزه‌ جنگ‌ها و آسیب‌های محیط زیستی دارد اشاره می‌کند و می‌گوید: «من دوست دارم موضوعاتی را دنبال کنم که کسی درباره آن‌ها حرفی نمی زند. سعی می کنم در راستای آن چیزی که در زندگی من و ما تاثیر می گذارد نقاشی کنم و قطعا مشاهده  ۱۰ سال آن در کنار یکدیگر برایم یادآور آن‌ چیزهایی است که طی این مدت در ذهن داشته‌ام.»

علیرضا آدم‌بکان هم یکی از دیوارهای این گالری را به خود اختصاص داده است. دیواری که چند قاب، یک میز، دفتر و کفش‌هایش را بر آن چیدمان کرده است. او برای حضور در این نمایشگاه و آنچه که با مخاطبش به اشتراک گذاشته شرایطی را مد نظر قرار داده که در ۱۰ سال اخیر زندگی کرده است. او هنر را از طریق مختلفی از جمله اجتماعی، فرهنگی‌، اقتصادی و حتی معماری می ‌بیند. 

این هنرمند می‌گوید «در جمع آوری آثار به تمامی لایه‌های مد نظر توجه کردم و برای توضیح این ده سال در یک چیدمان چیدمان سعی کردم از یک کد تصویری استفاده و از ابتدا به انتها برسم. من پازلی چیدم که اگر حذف شود معنی آن تغییر می کند و از این طریق سعی کردم که با مخاطب خود ارتباط برقرار کنم.»

آثاری از سعید امکانی هم بر دیواره های گالری ثالث نصب شده است که در میان آن‌ها نقاشی کشیده شده دختر کوچکش هم دیده می‌شود. او در کنار این قاب نوشته که این اثر را «آنالی» در چهار سالگی کشیده است و در این ۶ سال همیشه همراه من در گالری‌ها شرکت داشته است. 

این هنرمند هم می‌گوید: ما در این نمایشگاه حتی چرک نویس ها و پاورقی‌ها را هم استفاده کردیم. در آثار من دو اثر از مجموعه «گل و مرغ در باغ دالی» بود که به گل و مرغ ایرانی می پرداخت اما از نگاه سورئالیستی انجام شده بود. پس از آن هم چرک‌نویس‌هایی از مجموعه سران نمایش داده شد و بعد به کارهای جدید مراجعه کردم که سیری از فعالیت خودم را طی این ۱۰ سال نشان دهم. 

او معتقد است که نگاه به این بازه زمانی در یک سکون، این امکان را ایجاد می‌کند که سیر هنرمند از قلمی به قلم دیگر دیده شود. «این نمایشگاه هدفی را دنبال می‌کرد و آن هم مشاهده ۱۰ سال کار ما بود. برای مشاهده این بازه زمانی نیاز به یک سکون وجود داشت تا ما و مخاطبانمان سیر خود از قلمی به قلم دیگر را ببینیم. این نگاه برای خودمان هم جالب بود.»

انتهای پیام 

دکمه بازگشت به بالا