آیا شیوهی برخورد حکومت با اهالی قلم منطبق بر قانون اساسی است؟
بدون تردید فلسفهی وجودی و شان نزول آیه ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ چیزی نیست جز تاکید بر قداست قلم و لزوم تکریم صاحبان قلم و ارج نهادن بر آنچه از جان قلم بر صفحهی روزگار نقش میبندد.
سوگند بر قلم موید مقام و منزلتی است که خالق هستی برای این ابزار خلقت قائل شده و این خود بهترین قرینه است بر ضرورت پاسداشت موقعیت حرفهای و شغلی صاحبان با شرافت قلم.
بدون تردید تدوین کنندگان قانون اساسی با علم به همین قداست است که در اصول متعددی قواعدی انشاء کرده اند در راستای تامین شرایط حرفه ای اهالی قلم و رسانه.
اصول قانون اساسی به منزلهی پایه های اساسی اداره یک رژیم سیاسی ،ضوابط لازم الاتباع در شیوهی حکمرانی و اعمال حاکمیت از سوی قوهی حاکمه را با تاکید و تصریح به حقوق ملت انشاء کرده است.
یکی از مصادیق بارز و قابل تامل حقوق ملت که با قلم و مخلوقات قلم ارتباطی دیرینه دارد،تحت عنوان آزادی بیان در اصل ۲۴قانون اساسی تبلور یافته ،منطوق و مفهوم این اصل موید آن است که در رژیم سیاسی ایران؛
نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند،تفصیل آن را قانون معین میکند.
تلفیق مفاد این اصل با اصل۳۷ که بنا و قاعده را بر برائت و مباح بودن رفتار افراد نهاده، تاکید موکدی است بر ضرورت احترام و جاری ساختن اصل برائت.
علی رغم چنین تاکیدی،عطف به حوادث چند ماه گذشته و پرونده های قضایی که برای برخی از اهالی رسانه و صاحبانِ قلم تشکیل شده؛
در رویه عملی و شیوهی دادرسی دستگاه قضایی شاهد برخوردهایی هستیم خلاف اصول و بایسته های تعریف شده در تشریفات دادرسی به جرایم مطبوعاتی و قواعد تصریح شده در اصول۳۲و۳۴و۳۵و۳۷قانون اساسی ، که بارزترین آن نحوهی محاکمه ی خبرنگاران بازداشتی و سایر فعالان عرصه رسانه است .
با این وصف لازم به یادآوری و تاکید مکرر است، آنچه که از قلم بر صفحه روزگار در هیبتِ خبر،گزارش،یادداشت،گفتگو و یا هر شکل و نوعی از اظهار نظر و بیان عقیده نقش میگیرد طریقی است از طرقِِ تحقق وعدهی احترام به کرامت انسانی و برافراشته شدن پرچم عدالت که در این راستا خبرنگاران و فعالان مطبوعاتی واجد تکالیفی هستند که در انتشار خبر و آگاهی بخشی به جامعه ظهور میکند.
با این وصف باید اذعان کرد رسالت و تکلیف ذاتی خبرنگار زمانی عینیت میگیرد که صاحبان این حرفهی شریف و مقدس از امنیت به معنای عام و اکمل آن بهرهمند شوند،نه آنکه غایت حقوق و امتیازات ایشان را در نداشتن غم نان تعریف کنیم که رزقِ طیب و طاهر چیزی نیست جز حداقل حق از حقوق انسانی .
اگر باور داریم که قلم ابزار خلقت است و صاحب قلم خالق، مهیا کردن شرایط مناسب و حرفهای برای به منصه ظهور رسیدن رسالت قلم و اهالی قلم مقدمهی واجب تحقق وعدههای انقلابی است که غایتش تحقق عدالت در ابعاد گسترده ای چون عدالت قضایی،اقتصادی،اجتماعی و… بوده،با این وصف توجه به حقوق صنفی وبایسته های حرفه ای اهالی قلم تکلیفی است بر گُردهی دولت به عام و خاص آن.
وکیل دادگستری _شیراز